فرغولی

لغت نامه دهخدا

فرغولی. [ ف َ ] ( ص نسبی )منسوب به فرغول که از قرای دهستان است. ( سمعانی ).

فرغولی. [ ف َ ] ( اِخ ) عمربن محمدبن حسن بن علی بن ابراهیم ، مکنی به ابوحفص. در دهستان متولد شد و در گرگان نشأت کرد. در نیشابور فقه آموخت و سپس تا پایان عمر در مرو زیست. ادیبی فاضل ، متکلم و از پیروان فرقه صوفیان قشیریه بود. از ابواحمد عبدالحلیم قصاری و ابوعمرو عثمان بن محمدبن عبداﷲ المحمی و ابوالمظفر سمعانی حدیث شنید و ابوسعد سمعانی از وی استماع حدیث کرد. ولادتش در شعبان سال 560 هَ.ق. بود. ( اللباب فی تهذیب الانساب ج 2 ص 207 ).

پیشنهاد کاربران