که فرغول پدید آید آن روز
که بر تخته تو را تیره شود نام.
رودکی ( یادداشت مؤلف از فرهنگ اسدی ).
به هر کار بیدار و بشکول باش به دل دشمن خواب فرغول باش.
اسدی.
رجوع به فرغوک شود.فرغول. [ ف َ ] ( اِخ ) از قرای دهستان است. ( معجم البلدان ) ( سمعانی ). و دهستان ناحیتی بوده است در نزدیکی گرگان که ویرانه های آن برجای است. ( ازمازندران و استرآباد رابینو ترجمه فارسی ص 127 ).