فرغو
لغت نامه دهخدا
فرغو. [ ف َ ] ( اِ ) مرغی کوچک مانند باز که به آن شکار کنند. اما بعضی با قاف صحیح دانسته اند و ترکی گفته اند. ( رشیدی ). قِرغوی. قِرغی. رجوع به قرغوی و قرغی و نیز رجوع به فرغوی شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید