فرعون ؛ تعریفی که این کلیدواژه از خودش بر مبنای قوانین ایجاد کلمات دارد بدینصورت خواهد بود؛
شخصی که دارای جایگاه رفیع می باشد و با استفاده از آن جایگاه فرعی و غیر اصلی، مرافعه می کند.
حروف اصلی در ریشه ی کلمه ی فرعون ( ف ر ) می باشد.
... [مشاهده متن کامل]
از زاویه ی قانون بازچینی حروف معکوس جهت ایجاد بار مخالف در معنای کلمه یا ایجاد یک مفهوم کاملتر در همان راستا کلمه ی فرعون مرتبط با کلمه ی رف می باشد.
یعنی دو کلمه ی فر و رف در دو جهت این مفهوم را ایجاد می کند که فر به مفهوم آزاد بودن و رهایی باعث ایجاد رفیع شدن در شخصیت و جایگاه و یا هرچیزی که مدنظر باشد می شود. حرف ( ف ) در کلمه ی فر با توجه به نزدیکی محل صدور آوای آن قابل تبدیل به حرف ( پ ) می باشد و کلمه ی پَر قابل ایجاد می شود و کلمه ی پرش و پرنده و پرواز مفهوم ارتفاع و رفیع بودن را برای این تحلیل تکمیل می کند.
اصطلاح فر در کلمه ی فرار این مفهوم را دارد که تا آزادی نباشد امکان فراری وجود نخواهد داشت. یا فر در فروانی این تفسیر را در خود دارد که فراوانی نتیجه آزادی عمل و آرامش فکری است که منجر به تولیدات و ایجاد محصولات می شود.
دو جهت بار معنایی کلمه ی فر و رف مثل زم در زمان به مفهوم نیستی و مز در مزیت به مفهوم هستی.
فلذا کلماتی که در راستای دو کلمه ی هم ریشه با نام رف و فر از زاویه قانون بازچینی حروف معکوس وجود دارد بدینصورت قابل تحلیل و تبیین است؛
رف ؛ مکان رفیع و بلند و دارای ارتفاع مثل طاقچه سکو. در خانه های خشتی و کاه گلی قدیمی به اون طبقه و طاقچه که نزدیک به سقف بود و در ارتفاع بالاتری بود.
رَفرَف ؛ جایگاه بسیار رفیع و دارای رفاه ، بلندمرتبه ، مرتفع ، محل رفاه و تفریح و فرح و شادی و فراوانی.
Pharao و Phraonen به ترتیب با تلفظ های فرااو و
فرااونِن به زبان آلمانی، اولی مفرد و دومی جمع، لقب پادشاهان یا فرمانروایان مصر میباشند. فرا او از دو کلمه فارسی ساخته شده؛ یکی فَرا به معنای بالا و دیگری ضمیر سوم شخص مفرد او. او بالائی از دیدگاه مصریان باستان بصورت مفرد به معنای خدای روی زمین و بصورت جمع خدایان روی زمین. از دیدگاه امروز به معنای او برتر یا بالاتر از همگان بوده . Oziri با تلفظ اوزیری نام خدای زیر زمین یا مردگان بوده که از دو کلمه فارسی ساخته شده؛ او ضمیر سوم شخص مفرد و زیری به معنای زیرینی یا پائینی در مقایسه با فرااو یا اوِ بالائی. Ra با تلفظ را نام خدای خورشید در زبان و فرهنگ قوم مصر بوده. Egybt با تلفظ اِجیبت به زبان انگلیسی نام سرزمین مصر . اجیب در زبان فارسی قدیم به معنای عجیب بوده و پسوند ت نقش صفت نسبی را بازی کرده، لذا اجیبت در زبان و فرهنگ ایرانیان باستان به معنای سرزمین عجایب بوده. نام پنج کتاب موسا ( موسی : ماه سی شبانه روزی یا اینکه دوران نوزادی تعداد مو های روی سرش سی تا بیشتر نبوده و والدین نام فرزند خود را سی مو یا از چپ به راست موسی نامیده اند و آنهم به زبان فارسی - آرامی ) با حروف لاتین به شکل Tora با تلفظ تَو را می باشد که از دو کلمه ساخته شده : To با تلفظ تو ضمیر دوم شخص مفرد در زبان فارسی و ra با تلفظ را دو معنا داشته؛ یکی نام خدای خورشید و دیگری علامت مفعول بیواسطه در زبان فارسی قدیم و امروز. لذا عنوان این کتاب خطاب به انسان دارای دو معنا بوده: ای انسان تو خود خورشید عالم تابی و دیگری ای انسان برای تو یا بخاطر تو. el با تلفظ اِل نام خدا بوده در زبان و فرهنگ دو قوم کنعانی یکی اوگاریتی و دیگری فینیقی که ریشه در عنوان یا نام قوم ایلام ( Elam با دو تلفظ و دو معنا؛ یکی اِل آم به معنای خدای عام و دیگری ایل عام ) مخترع یکی از خطوط میخی سه گانه ( سومری، ایلامی، اوگاریتی ) . لذا لقب دریافت شده از طرف یعقوب ( در اصل و ریشه به شکل جاکوب ) قبل از حرکت از سرزمین کنعان بسوی مصر با حروف لاتین به شکل Israel در اصل و ریشه یعنی از دیدگاه پنهانی خود یعقوب دارای دو بخش بوده ؛ یکی" ایس را " و دیگری "ایس اِل" اولی یعنی این است را یا این است خدای خورشید و دیگری اینست ال یعنی خدای دو قوم اشاره شده. بهر حال شاید جالب باشد بدانیم که مصریان باستان به جاودانگی روان و زندگی پس از مرگ باور داشته، اما به روشی متفاوت از روش تناسخ هندوان. مصریان به دو نوع روان باور داشته ؛ یکی کا ( ka ) و دیگری با ( ba ) که هردو در لحظه مرگ از بدن جدا میشوند و به زیر زمین میروند و در آنجا در پیشگاه خدای اوزیری، میزان گناه و صواب آنها با ترازو سنجیده میشوند، اگر گناه کار باشند، در همانجا طعمه یک شغال میشوند و اگر ثواب کار باشند به یکی از آنها ( کا ) اجازه داده میشود که به آسمان پراوز کند و در اطراف یکی از ستارگان هفتگانه پِلِیاد ( در اصل و ریشه به زبان فارسی به شکل پله یاد به معنای؛ به یاد پله ها یا منازل سفر ) زندگی ملکوتی خود را تجربه نماید تا دور بعد و بازگشت به روی زمین و تجربه دوباره زندگی دنیوی. روان دیگر یعنی با ( ba ) به پیش کالبد بر میگردد با هدف حفاظت از آن تا زندگی بعدی. به همین دلیل مصریان باستان تکنیک مومیائی را اختراع کرده که به روان ba کمک کنند و از فاسد شدن کالبد جلوگیری نمایند. حکیمان و عارفان و ادیبان و شاعران قوم یهود طی حدود چهارصد سال اقامت در مصر با آن بینش و باور اشتباه مصریان در پنهانی ( در بین خود ) مبارزه کرده و بازی کابالا را اختراع کرده ( ka ba la ) . پسوند لا علامت نفی می باشد، لذا بازی کابالا در اصل و ریشه به معنای نفی کردن یا نه گفتن به کا و بای مصریان بوده. بازی ابجد توسط حکیمان و عارفان و ادیبان و شاعران قوم عرب در رقابت با بازی کابالای قوم یهود اختراع گردیده، بدون کشف تلفظ ریشه ای و معنای اصلی آن بازی.
... [مشاهده متن کامل]
اگر به بازی کابلا علاقه داشتید میتوانید برای چند دقیقه هم که شده، نام آدام و حوا را با حروف لاتین به شکل های Adam و Eva روی یک برگ کاغذ بنویسید و سپس آنها را به عدد تبدیل کنید و ارقام هر دو نام عددی را جمع کنید و نتیجه را مورد مشاهده قرار دهید و شگفتی و اعجاب و اعجاز را دریافت نماید.
Adam : ۱ ۴ ۱ ۱۳ و Eva: ۵ ۲۲ ۱
سوال : عدد ۱۰ در سر و دل و درون ما چه حقیقت ژرفی را القاء و الهام می نماید؟
آیا نام قوم یهود از دیدگاه و به زبان سومری - فارسی اجداد ابراهیم و خود وی " جوده " نبوده ؟ با دو معنا یکی خبری یعنی جوینده ده ( ۱۰ ) و دیگری امری یعنی ده را بجوی. آیا نام سرزمین کلده در اصل و ریشه به شکل
کُل ۱۰ تلفظ و بیان نمیشده؟ آیا کلدانیان به شکل کل دانیان به معنای دانایان یا آگاهان به کل نبوده؟ آیا نام شهر بابل پایتخت سرزمین کُلده به معنای پیرو خدای بل نبوده؟ آیا نمرود به معنای نم یا رطوبت رود خانه نبوده؟ آیا نیمرود اشاره به یکی از دو رود نداشته ؟ آیا نام سرزمین آشور به معنای شور یا نمکی آغازین یا آسمانی نبوده ؟ آیا نام شهر نینوا پایتخت سرزمین آشور به معنای آوا یا صدای نَی نبوده ؟
منظور اینکه این نام ها جملگی به زبان فارسی بوده و نه پارسی - اوستائی.
کنعان با حروف لاتین به شکل Kanaan با تلفظ کانا آن در اصل و ریشه به شکل کانه یا خانه آن، تلفظ و بیان میشده و ضمیر سوم شخص مفرد آن ( An ) در زبان و فرهنگ قوم سومر نام خدای پدر بوده. تلفظ خیلی از نام انسان ها و فرمانروایان و سرزمین ها که در تَورا مندرج اند در قرآن تغییر یافته اند چرا ؟ آیا این تغییرات به امر و خواست الله صورت پذیرفته و توسط جبرئیل در قالب وحی به گوش سر و دل مبارک پیامبر اسلام ابلاغ گردیده؟ یا به امر و خواست و آرزوی خود وی با این هدف و قصد و نیت که پارسی زبانان اواخر دوران امپراتوری ساسانی و آیندگان آنان را به گمراهه هدایت نماید به نفع دین اسلام و در مقابله با آئین ها و ادیان قبلی منجمله یهودیت، مسیحیت، زرتشتیت، هندوئیسم و بودیسم و غیره و غیره؟ راه آتئیسم و کمونیزم هم در مقابله با آئین ها و ادیان هیچ آش دهن سوز تری از آنها نبوده و نمی باشند. این دو جناح و جبهه به یک سهم مساوی باهم تاریک و ظلمانی اند و فقط به ظاهر دشمن سرخت و سوگند خورده همدیگر اند، اما در باطن هرکدام نقش چماق سرکوب در دست جناح مقابل را بازی میکنند. بینش و باور علمی به خدای حقیقی و واقعی سالم ترین راه در میدان رقابت مسالمت آمیز با این دو جناح سرکوب گر می باشد. خدای حقیقی و واقعی یعنی ظاهر و باطن یا بیرون و درون این واقعیت و طبیعت یا بطور کلی محتوا و محیط این کیهان یا جهان و جهان های متناهی و مساوی و موازی و بیشمارست و هیچ موجود دیگری چه شهودی و چه غیبی غیر از او نه وجود دارد و نه میتواند وجود داشته باشد . در عوض خدای دینی و فلسفی و عرفانی منجمله بیخدائی آتئیستی فقط لفظ یا کلمه و یا واژه و مفهوم محض و ایده انتزاعی اند در زبان و خط و فهم و عقل محدود و ناقص انسانی و درست به همین علت و دلیل در خارج از آنها هیچگونه مصداق و مثال بیرونی ندارد. و نه اینکه گویا خدای دینی وجود داشته باشد و بیخدائی آتئیستی حقیقت نداشته باشد بلکه هردو به سهم مساوی تهی یا خالی از حقیقت اند.
الله در خواب به من می فرماید: قورباغه ها و ماهی های درون آب مرداب های کوچک و هر چه هست را او آفریده است و باید بهش ایمان بیارم، البته به موقع بی خوابی تسبیحات حضرت زهرا علیه السلام را با خودم می گویم و بعضی وقت ها دو طرف پیشانی ام شبیه دو شاخ می شود! شاید نماز صبح بیدار نشده ام واسه همین!
.
ریشه ی کلمه ی #فرعون از کجا آمده؟
در هیروگلیف مصری شکل نوشتاری فرعون به صورت یک مستطیل با وروی باز آمده به همراه ماهی و پرنده و. . .
توی قبطی 𓉐𓉻 pr - ‘o
که تلفظ گویش شکل ها از دو بخش� پِر� آ ( بِر_عا ) تشکیل میشه،
... [مشاهده متن کامل]
پر، بر: خانه: قصر� و آ ( عا ) �بزرگ� میشه خانه� یا قصر� بزرگ ( قصر سلطنتی بزرگ ) که محل جلوس پادشاه است.
سپس به زبان عبری وارد شده و کلمه ی بِر به فِر و آ ( عا ) به عو تبدیل شد و کلمه به صورت: فرعو درآمد.
و در عربی با اضافه ی تنوین شد: #فرعون
در رومی هم شد: pharaō ( پارا او ) � و در یونانی: φαραώ
و انگلیسی قدیمی تر Pharaon ( فارون ) گفته میشد� سپس فارائو� نوشته میشد که تبدیل به پارائو pharaoh شد.
ذوالاوتاد. [ ذُل ْ اَ ] ( اِخ ) خداوند میخها. دارای مسمارها. لقب فرعون موسی در قرآن : و فرعون ذوالاوتاد. ( قرآن 12/38 ) و گویند از اینرو بدو ذوالاوتاد گفته اند که وی نخستین کس است که مردم را به چارمیخ می کشید.
فرعونی ها؛ هرکسی را که در مسیر خواستهای خودشان نیست؛ ازبین میبرند!
من فقط در جواب مخاطب میثم می خوام بگم بعضی افراد لیاقت امنیت و آرامش را ندارن و باید همون یکی مثل فرعون به سرشون بیاره تا بفهمن قدر مملکت و رهبرشون را.
مثل داعش زنهاشون را ازشون بگیرن و خودشونم بکشند تا بفهمند چه نعمتی داشتند و قدرش را ندونستند.
... [مشاهده متن کامل]
اگه جای شما بودم روزی هزار بار به جان رهبرم دعا می کردم که با وجود این همه دشمن خارجی و داخلی نگذاشته این چهل سال یک وجب به خاک ما نفوذ کنند ولی حیف که بدجوری به مغز و روح جوانان ما نفوذ کردند!😔
فرعون
فرعون به پادشاه های مصر باستان گفته میشود که در زبان انگلیسیPharaoh و نمونه ای از این فرعونیان میتوان به ::رامسس دوم ::توت عنخ آمون::کلئوپاترا::اشاره کرد.
فرعون در لغت به معنای خانه ی بزرگ میباشد
فرعون لعنت ال. . . . . در مصر باستان حکومت مکرد حضرت موسی علیه السلام وقتی به دنیا آمد مامانش تونو انداخ رود نیل رف کاخ فرعون
در پارسی " پرآمون " به چم پسر آمون : که آمون نام یکی از ایزدان مودرایی ( مصر باستان ) بوده و فرمانروایان آن سرزمین خود را با پسوند یا پیشوندهایی به آن ایزدان نام گذاری می کردند ، مانند ، آمون هتب ، آخن آتون .
در مودرای باستان شاهان آن خود را خون خدایان و پسران برگزیده می دانستند.
این واژه معرب واژه مصرى ( قبطى ) پِرآ Peraa هست. شایسته ایرانیان نیست که واژگان یونانى - رومى - هندى یا مصرى را معرب و از غربال تازیان بیان کنند اگر واژه ى یونانى باید در پارسى به کار رود شایسته است به شیوه و منش ایرانیان و زبان پارسى باشد و نه تازى! ایرانیان
... [مشاهده متن کامل]
در بیان پ ژ گ چ ناتوان نیستند و این واج ها برعکس تازیان جزو گوشت و خون زبان شکرریزشان هست، و بیشتر این نام ها و واژگان پیش از ورود تازیان نیز در ایران شناخته شده بوده و به کار مى رفته است ، از طرفى این واژه در زبان انگلیسى فَرو Pharaoh و در فرانسه Pharaon
و در یونانى فَرَاُ Farao گفته مى شود . بنابراین درست است که بگوییم و بنویسیم : فِرون Feron هیپوکراتیس Hipokratis و نه بقراطx پیساگوراس Pisagoras ( نه فیثاغورثx ) - - - - - - - - - - - اِکلیدِس Eklides ( نه اقلیدسx ) سُکرات Sokrat ( نه سقراطx ) اَرَستو Arastu ( نه ارسطوx ) آرتیمیس
Artimis ( نه ارطاماسیاx ) اَنگلیون اِنگیل Engil - Angelion ( انجیلx ) اُرگانونOrganon ( نه ارغنونx ) اتلس Atlas ( نه اطلسx ) اَپیون Apion ( نه افیونx ) اَکاکیا Akakia ( نه اقاقیاx ) اِکْلیم Eklim ( نه اقلیمx ) اُکیانوس Ocianus ( نه اقیانوسx ) پَتلموشPatalmush ( پهلوى ) یا پتلمیوس
Patlamius ( نه بطلمیوسx ) کُنستانتینوپول Konstantinopol ( نه قسطنطنیهx ) کِیسَر Keysar ( پهلوى: این واژه پارسى ست ) نه قیصرx آندیوک Andivak ( پهلوى ) یا اَنتاکیاAntakia ( نام شهرى باستانى در روم شرقى ) ( نه انطاکیهx )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)