فرطس

لغت نامه دهخدا

فرطس. [ ] ( یونانی ، اِ ) مار شاخدار. ( فهرست مخزن الادویه ) ( حکیم مؤمن ).

فرطس. [ ف َ طَ ] ( اِخ ) دهی است به بغداد، از آن ده است احمدبن ابوالفضل المقری. ( منتهی الارب ). از قرای سواد بغداد است. ( معجم البلدان ).

پیشنهاد کاربران

بپرس