فرشتوک
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پیشنهاد کاربران
در گویش مردم ورامین فرشتک به معنی پاشیدن با فشار است.
مثال:انگشت دستش برید و خون فرشتک زد.
معنی:انگشت دستش برید و خون با فشار بیرون زد.
مثال:انگشت دستش برید و خون فرشتک زد.
معنی:انگشت دستش برید و خون با فشار بیرون زد.