فرزدقه

لغت نامه دهخدا

( فرزدقة ) فرزدقة. [ ف َ رَ دَ ق َ ] ( ع اِ ) زواله. معرب پرازده است ، یا عربی است مصنوع از فرز و دق بدان جهت که پاره ای است که از دقیق جدا کرده اند. ( منتهی الارب ). رجوع به فرزدق شود.

فرهنگ فارسی

زواله . معرب پرازده است یا عربی است مصنوع از فرز و دق بدان جهت که پاره است که از دقیق جدا کرده اند .

پیشنهاد کاربران

بپرس