فِرَدیتَن ( فِرَد - ) یک بون کَردیگ ( ریشه فعلی ) است که شاید ما امروزه این واژه پارسی پهلوی را نشناسیم، با این همه، واژه "فِرَداگ" که امروزه ما آن را "فَردا" می خوانیم، از همین کَردبون به دست آمده است. بر این پایه واژگان زیر را پیشنهاد می نمایم:
... [مشاهده متن کامل]
فِرَدیتَن ( فِرَد - ) : آمدن، پیش آمدن ( برای زمان ) ، فرا رسیدن
فِرَدیتار: آینده، پیش آینده، فرا رسنده
فِرَداگ:فردا، آینده
فِرَدان: آینده، فر ا رسنده
فرَدیشن: آمدن، فرا رسیدن
فرَدیشنیه: فرا رسیدن، آمدن
فرَدیشنیگ: وابسته به فرا رسیدن، آینده
فرَدین: محتمل، فرا رسیدنی، آمدنی
فرَددار: محتمل، فرا رسیدنی، آمدنی
فرَدَگ: ابزاری برای فرا رسیدن
فرَدینَگ: ابزاری برای فرا رسیدن
پَدیشفِرَد: ابزاری برای فرا رسیدن
فرَدیتَگ: فرا رسیده، پیش آمده، رخداد، رویداد
فرَدیتَگیه: فرَدیتَگی، فرا رسیدگی، پیشامدگی، رخ دادگی، روی دادگی
... [مشاهده متن کامل]
فِرَدیتَن ( فِرَد - ) : آمدن، پیش آمدن ( برای زمان ) ، فرا رسیدن
فِرَدیتار: آینده، پیش آینده، فرا رسنده
فِرَداگ:فردا، آینده
فِرَدان: آینده، فر ا رسنده
فرَدیشن: آمدن، فرا رسیدن
فرَدیشنیه: فرا رسیدن، آمدن
فرَدیشنیگ: وابسته به فرا رسیدن، آینده
فرَدین: محتمل، فرا رسیدنی، آمدنی
فرَددار: محتمل، فرا رسیدنی، آمدنی
فرَدَگ: ابزاری برای فرا رسیدن
فرَدینَگ: ابزاری برای فرا رسیدن
پَدیشفِرَد: ابزاری برای فرا رسیدن
فرَدیتَگ: فرا رسیده، پیش آمده، رخداد، رویداد
فرَدیتَگیه: فرَدیتَگی، فرا رسیدگی، پیشامدگی، رخ دادگی، روی دادگی