فردگوند یا فردگوندا ( به Error: {{Lang - xx}}: متن دارای نشانه گذاری ایتالیک است ( راهنما ) ) ( مرگ ۸ دسامبر ۵۹۷ ) همسر و ملکه مقتدر شیلپریک یکم، پادشاه فرانکی سوآسون از دودمان مروونژی ها، همچنین مادر و نایب السلطنه نیرومند کلوتار دوم پادشاه همه فرانک ها بود. [ ۱]
فردگوند دختر دهقانانی بسیار زیاد فقیر در نزدیکی موندیدیه در پیکاردی بود که از سنین بسیار پایین به خدمت اودوورا، نخستین ملکه و همسر شیلپریک، درآمد[ ۲] و جزو خدمتکاران او شد. [ ۳] فردگوند دختری بسیار زیبا، جذاب، زبردست، عاقل، جسور، بلندپرواز و بشدت بی رحم و قاتل بود و دیری نپایید که توجه پادشاه به او جلب و احساساتش کاملاً برانگیخته شد. [ ۲] شیلپریک با وسوسهٔ ها و دسیسه چینی های فردگوند از همسرش اودوورا جدا شده و او را به صومعه ای فرستاد و بعد از چند سال او را به قتل رساند، اما پس از این کار به جای ازدواج با فردگوند، در سال ۵۶۷ با گالسوینتا ازدواج نمود. [ ۳] گالسوینتا خواهر برونهیلدا، ملکهٔ اوسترازیا و همسر سیگبرت یکم، برادر ناتنی شیلپریک، بود که مدتی پس از ازدواجش در همان سال درگذشت. او را یا خود فردگوند[ ۳] یا شیلپریک با تحریک و وسوسه فردگوند خفه کرده بودند. [ ۴] شیلپریک سپس تنها چند روز پس از مرگ دومین همسرش با فردگوند ازدواج نمود. [ ۴] از سوی دیگر مرگ گاسوینتا موجب خشم بونهیلدا و بروز خصومتی شدید میان او و فردگوند گردید و دشمنی بین دو خانواده ۴۵ سال ادامه یافت. [ ۱]
فردگوند در طول ۱۶ سال ملکه بودن در اداره کلیه امور کشور از قدرت پشت پرده ای استفاده می کرد و در اداره نوستریا به شوهرش کمک می کرد، او که نفوذی نیرومند و ویرانگر بر شوهرش شیلپریک و پادشاهی او داشت، و شاه را به راحتی مجبور نمود تا جنگی را علیه اوسترازیا آغاز نماید و در این جنگ طولانی او در غیاب شوهرش به طور مستقل عمل کرد و اداره نوستریا را به تنهایی در دست داشت. در این جنگ طولانی اوایل با پیروزی سیگبرت یکم، پادشاه اوسترازیا و شکست شیلپریک به پایان رسید. اما پادشاه پیروز در سال ۵۷۵ و با دسیسه چینی فردگوند به قتل رسید و بعد از مرگ او فردگوند شوهر خود را تحریک کرد که سرزمین های از دست رفته را پس بگیرد و از مخفیگاه خود خارج شود. [ ۴]
فردگوند همچنین برای کشتن گونترام ( برادر شوهر خود و پادشاه بورگوندی ) ، همچنین شیلدبرت دوم ( پسر سیگبرت ) و برونهیلدا چندین بار تلاش نمود، فردگوند برای اینکه از شک سربازان به نفوذ او بر تمام تصمیمات شاه جلوگیری کند، شوهرش را وادار کرد که در مدت کوتاهی به جای اینکه با امضای خودش فرمانهای حکومتی را صادر کند از امضای مشاوران و وزرا استفاده کند. [ ۱] او همچنین به منظور بر تخت نشاندن فرزندان خود با شرارت به مبارزه با پسران شیلپریک از همسر اولش پرداخت و هر سه پسر به نام های تئودبرت، مرویش و کلوویس سرانجامی جز بدبختی و مرگ نیافتند، آنها را به دستور شیلپریک به تحریک فردگوند با دورغ برای کودتا بر زده شاه به زندان انداختن و بعد زیر شکنجه ها بی هیچ دلیلی به قتل رساندند. با وجود این که تمام فرزندان شاه از زنان دیگر حذف شده بودند، اما نخستین پسر فردگوند به نام تیری کمی پس از تولد جان باخت و او که گمان می برد فرزندش را افسون کرده بودند، فرمان به شکنجهٔ ۴۰ تن از زنانی داد که به جادوگری متهمشان ساخته بود و آنها به طور غیرانسانی به قتل رسیدند، او همچنین دختر خود ریگوند را بخاطر توهین به خودش با این حرف که "من به عنوان دختر پادشاه از مادرم می توانم بالاتر باشم زیرا که اون در گذشته یک برده فقیر بود و من از تولد شاهزاده" بعد از این حرف فردگوند می خواست به طرز وحشتناکی با دستان خود او را به قتل برساند اما در آن ناکام ماند. [ ۴] همچین سه تن از فرزندان پسر فردگوند نیز در کودکی مرد تا آنکه چهارمین پسر او به نام کلوتار زنده ماند تا بعدتر با دسیسه فردگوند به عنوان کلوتار دوم بر تخت پادشاهی نشیند. [ ۴]
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففردگوند دختر دهقانانی بسیار زیاد فقیر در نزدیکی موندیدیه در پیکاردی بود که از سنین بسیار پایین به خدمت اودوورا، نخستین ملکه و همسر شیلپریک، درآمد[ ۲] و جزو خدمتکاران او شد. [ ۳] فردگوند دختری بسیار زیبا، جذاب، زبردست، عاقل، جسور، بلندپرواز و بشدت بی رحم و قاتل بود و دیری نپایید که توجه پادشاه به او جلب و احساساتش کاملاً برانگیخته شد. [ ۲] شیلپریک با وسوسهٔ ها و دسیسه چینی های فردگوند از همسرش اودوورا جدا شده و او را به صومعه ای فرستاد و بعد از چند سال او را به قتل رساند، اما پس از این کار به جای ازدواج با فردگوند، در سال ۵۶۷ با گالسوینتا ازدواج نمود. [ ۳] گالسوینتا خواهر برونهیلدا، ملکهٔ اوسترازیا و همسر سیگبرت یکم، برادر ناتنی شیلپریک، بود که مدتی پس از ازدواجش در همان سال درگذشت. او را یا خود فردگوند[ ۳] یا شیلپریک با تحریک و وسوسه فردگوند خفه کرده بودند. [ ۴] شیلپریک سپس تنها چند روز پس از مرگ دومین همسرش با فردگوند ازدواج نمود. [ ۴] از سوی دیگر مرگ گاسوینتا موجب خشم بونهیلدا و بروز خصومتی شدید میان او و فردگوند گردید و دشمنی بین دو خانواده ۴۵ سال ادامه یافت. [ ۱]
فردگوند در طول ۱۶ سال ملکه بودن در اداره کلیه امور کشور از قدرت پشت پرده ای استفاده می کرد و در اداره نوستریا به شوهرش کمک می کرد، او که نفوذی نیرومند و ویرانگر بر شوهرش شیلپریک و پادشاهی او داشت، و شاه را به راحتی مجبور نمود تا جنگی را علیه اوسترازیا آغاز نماید و در این جنگ طولانی او در غیاب شوهرش به طور مستقل عمل کرد و اداره نوستریا را به تنهایی در دست داشت. در این جنگ طولانی اوایل با پیروزی سیگبرت یکم، پادشاه اوسترازیا و شکست شیلپریک به پایان رسید. اما پادشاه پیروز در سال ۵۷۵ و با دسیسه چینی فردگوند به قتل رسید و بعد از مرگ او فردگوند شوهر خود را تحریک کرد که سرزمین های از دست رفته را پس بگیرد و از مخفیگاه خود خارج شود. [ ۴]
فردگوند همچنین برای کشتن گونترام ( برادر شوهر خود و پادشاه بورگوندی ) ، همچنین شیلدبرت دوم ( پسر سیگبرت ) و برونهیلدا چندین بار تلاش نمود، فردگوند برای اینکه از شک سربازان به نفوذ او بر تمام تصمیمات شاه جلوگیری کند، شوهرش را وادار کرد که در مدت کوتاهی به جای اینکه با امضای خودش فرمانهای حکومتی را صادر کند از امضای مشاوران و وزرا استفاده کند. [ ۱] او همچنین به منظور بر تخت نشاندن فرزندان خود با شرارت به مبارزه با پسران شیلپریک از همسر اولش پرداخت و هر سه پسر به نام های تئودبرت، مرویش و کلوویس سرانجامی جز بدبختی و مرگ نیافتند، آنها را به دستور شیلپریک به تحریک فردگوند با دورغ برای کودتا بر زده شاه به زندان انداختن و بعد زیر شکنجه ها بی هیچ دلیلی به قتل رساندند. با وجود این که تمام فرزندان شاه از زنان دیگر حذف شده بودند، اما نخستین پسر فردگوند به نام تیری کمی پس از تولد جان باخت و او که گمان می برد فرزندش را افسون کرده بودند، فرمان به شکنجهٔ ۴۰ تن از زنانی داد که به جادوگری متهمشان ساخته بود و آنها به طور غیرانسانی به قتل رسیدند، او همچنین دختر خود ریگوند را بخاطر توهین به خودش با این حرف که "من به عنوان دختر پادشاه از مادرم می توانم بالاتر باشم زیرا که اون در گذشته یک برده فقیر بود و من از تولد شاهزاده" بعد از این حرف فردگوند می خواست به طرز وحشتناکی با دستان خود او را به قتل برساند اما در آن ناکام ماند. [ ۴] همچین سه تن از فرزندان پسر فردگوند نیز در کودکی مرد تا آنکه چهارمین پسر او به نام کلوتار زنده ماند تا بعدتر با دسیسه فردگوند به عنوان کلوتار دوم بر تخت پادشاهی نشیند. [ ۴]
wiki: فردگوند