فردرو. [ ف َرْدْ رَ / رُو ] ( نف مرکب ) کسی که تنها رود و محتاج بدرقه نباشد. ( آنندراج از بهار عجم ). مجرد. که به توکل و اعتماد به حق رود : دامن فردروان گیر اگر حق طلبی به صدای جرس قافله از راه مرو.صائب.