فرخنده رای
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
فرخنده رای ؛ مبارک رای. فرخ اندیش. نیک اندیش. نیکورای. نیک رای. که دارای عقیده و نظر نیکو باشد :
چو پرسیدی از ما به فرخنده رای
بگوییم چون بخت شد رهنمای.
نظامی.
عجب ماندی ای یار فرخنده رای
ترا کشتی آورد و ما را خدای.
سعدی.
چو پرسیدی از ما به فرخنده رای
بگوییم چون بخت شد رهنمای.
نظامی.
عجب ماندی ای یار فرخنده رای
ترا کشتی آورد و ما را خدای.
سعدی.
نیک نظر ، مدبر، نیک رای، خوش فکر، بلند نظر