فرخشی
لغت نامه دهخدا
فرخشی. [ ف َ رَ ] ( اِخ )محمدبن حامدبن احمد فقیه ، مکنی به ابی بکر. از ابورجاء محمدبن حمدویه و گروهی دیگر حدیث شنید و ابوعبداﷲمحمدبن احمد از او روایت کند. ( از انساب سمعانی ).
فرخشی. [ ف َرَ ] ( اِخ ) نام دهی است در بخارا. ( از تاریخ بخارا ص 7 ). فرخشا. فرخشان. رجوع به فرخشا و فرخشان شود.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید