او می خورد به شادی و کام دل
دشمن نزار گشته و فرخسته.
ابوالفضل عباسی.
به هر تلی بر از خسته گروهی به هر غفجی بر از فرخسته پنجاه.
عنصری.
رجوع به فرخشته شود. || ( ص ) خوب و مبارک و مخفف فرخجسته است. ( آنندراج ) ( از انجمن آرا ).بدین معنی شاید مصحف فرخجسته است.