فرخت باد و فرخجسته بود
سده و عید فرخ و بهمن.
فرخی.
بزرگی و شرف و دولت و سعادت و ملک همی درفشد از این فرخجسته پرده سرای.
فرخی.
فرخنده باد بر ملک این روزگار عیدوین فصل فرخجسته و نوروز دلستان.
فرخی.
با فال فرخ آیم و با دولت بزرگ با فرخجسته طالع و فرخنده اختیار.
منوچهری.
لطافت سخن و فرخجسته طلعت توبه مهر تو همه ساله دلم رهین دارد.
امیرمعزی.
چه تحفه است ؟ یکی فرخجسته فرزند است موافقان را شادی فزای و انده کاه.
ازرقی.
|| مطرب و سازنده. || ( اِ مرکب )نوعی گل است. ( برهان ).