فرخانشاه

لغت نامه دهخدا

فرخانشاه. [ ف َرْ رُ ]( اِخ ) ابن نصیربن فرخانشاه منجم. وی ایرانی است. درزمان دیالمه به بغداد سکونت جست. در علم نجوم خبیر و بر احوال و آثار و حوادث ستارگان عالم بود. چهار روز مانده به آخر جمادی الاولی سال 367 هَ.ق. به بغداددرگذشت. ( از تاریخ الحکماء قفطی چ لیپزیک ص 256 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس