فرخ سیر


معنی انگلیسی:
virtuous

لغت نامه دهخدا

فرخ سیر. [ ف َرْ رُ ی َ ] ( ص مرکب ) آنکه سیرتی پاک و خصال ستوده دارد. نیکوسیر :
خسرو فرخ سیر بر باره دریاگذر
با کمند اندر میان دشت چون اسفندیار.
فرخی.
رجوع به فرخ شود.

فرخ سیر. [ ف َرْ رُی َ ] ( اِخ ) نهمین از سلاطین بابری هند که از 1124 تا1131 هَ.ق. پادشاهی کرد. ( یادداشت به خط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

نهمین پادشاه گورکانی هند( جل. ۱۱۲۴ ه ق . / ۱۷۱۲ م . - ۱۱۳۱ ه ق . / ۱۷۱۹م. فرخ شب ۲
آن که سیرتی پاک و خصال ستوده دارد

فرهنگ عمید

دارای سیرت نیکو.

پیشنهاد کاربران

فرخ سیر با نام و القاب کامل ابوالمظفر معید الدین محمد شاه فرخ سیر علیم اکبر ثانی والا شاه پادشاه بهار و بار ( شهید مظلوم ) ( زاده ۲۰ اوت ۱۶۸۵ - قتل ۲۹ آوریل ۱۷۱۹ ) امپراتور گورکانی هند بود که از ۱۷۱۳ تا ۱۷۱۹ پس از به قتل رساندن جهاندار شاه به حکومت رسید.
...
[مشاهده متن کامل]

فرخ سیر فرزند عظیم الشان ( پسر دوم امپراتور بهادرشاه یکم ) و سهیبه نسوان بود. گزارش شده است که او مردی خوش تیپ بود که به سادگی تحت تأثیر مشاوران و اطرافیان قرار می گرفت، او توانایی، دانش و شخصیت لازم را برای حکومت مستقل نداشت.
در دوران حکومت فرخ سیر برادران سید به قدرت اصلی در پس ظاهر حکمرانی دربار گورکانی تبدیل شدند و در نهایت او را به قتل رساندند.

فرخ سیر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فرخ‌سیر

بپرس