فرجیه
لغت نامه دهخدا
دانشنامه آزاد فارسی
فَرَجیّه
قبایی پشمی، بلند و گشاد با آستین هایی گشاد و گاه بسیار دراز و بدون شکاف. در این لباس بلندی آستین ها از سر انگشتان می گذشت؛ به طوری که گاه آخر آن را می بستند و گاه در محل مچ دست ها تا می کردند. فرجیه جلوبسته و پشت باز بود که با دگمه هایی از بالا تا پایین بسته می شد. لبۀ آستین ها و گریبان آن را از پارچۀ دیگری حاشیه دوزی می کردند. این جامه ها، همانند خرقه، نوعی جامۀ مخصوص صوفیان بود. فرجیه ظاهراً همان است که در کتاب صحیح بخاری با نام فَرّوج معرفی شده است. در مصر، نوع مموج آن، یعنی از پشم شتر و موی بُز، را به عنوان خلعت به شخص می دادند. گاه فرجیه ها با حاشیه ای از پوست سگ آبی و آستری از پوست سنجاب بود. فرجیه های مصر شهرتی فراوان داشت. فرجیه های ترکان الجزیره گشاد و جلوباز است و آستین های گشاد آن از آستین های یَلَک درازتر است. غالباً مردان سرشناس این لباس را روی خفتان می پوشند. به هنگام سرما نیز از آن استفاده می شود یا آن را برحسب فصل، از ماهوت، پارچۀ پشمی یا ابریشمی می دوزند.
قبایی پشمی، بلند و گشاد با آستین هایی گشاد و گاه بسیار دراز و بدون شکاف. در این لباس بلندی آستین ها از سر انگشتان می گذشت؛ به طوری که گاه آخر آن را می بستند و گاه در محل مچ دست ها تا می کردند. فرجیه جلوبسته و پشت باز بود که با دگمه هایی از بالا تا پایین بسته می شد. لبۀ آستین ها و گریبان آن را از پارچۀ دیگری حاشیه دوزی می کردند. این جامه ها، همانند خرقه، نوعی جامۀ مخصوص صوفیان بود. فرجیه ظاهراً همان است که در کتاب صحیح بخاری با نام فَرّوج معرفی شده است. در مصر، نوع مموج آن، یعنی از پشم شتر و موی بُز، را به عنوان خلعت به شخص می دادند. گاه فرجیه ها با حاشیه ای از پوست سگ آبی و آستری از پوست سنجاب بود. فرجیه های مصر شهرتی فراوان داشت. فرجیه های ترکان الجزیره گشاد و جلوباز است و آستین های گشاد آن از آستین های یَلَک درازتر است. غالباً مردان سرشناس این لباس را روی خفتان می پوشند. به هنگام سرما نیز از آن استفاده می شود یا آن را برحسب فصل، از ماهوت، پارچۀ پشمی یا ابریشمی می دوزند.
wikijoo: فرجیه
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید