فَرَتَرَکه ( انگلیسی: Frataraka ) ( فرماندار یا به طور خاص فرماندار زیر نظر ساتراپی ) عنوان باستانی پارسی است که به طور گوناگون به «رهبر، فرماندار، پیشرو» تعبیر شده است. این یک لقب یا عنوان از یک سری از فرمانروایان در سرزمین پارس از سده سوم تا اواسط سده دوم پیش از میلاد، یا به طور متناوب بین ۲۹۵ و ۲۲۰ پیش از میلاد و در زمان امپراتوری سلوکی، قبل از تسخیر غرب آسیا و ایران توسط اشکانیان بود. مطالعات «سکه های فرترکه» برای مورخان این دوره مهم است. بعدها این فرمانداران با برپایی جنبش های ضد سلوکی اقدام به بازپس گیری ایران نمودند. شهر اصطخر بزرگترین و مهمترین شهر این قلمرو بوده و دارای یک آتشکده بسیار بزرگ بود.
... [مشاهده متن کامل]
ناستر در باره واژه آرامی فرترکه در سکه های بغداد یکم پژوهش هایی درخور توجّه کرده است و تحلیل انتقادی جامعی در باره واژه های فرتکر ( Fratakara ) ، فرته دار ( Fratadara ) و فرترکه ( Frataraka ) به دست داده است. او «فرتکر» را کسی که آتش می افروزد، «فرته دار» را کسی که از آتش نگهبانی، یعنی حمل می کند و «فرترکه» را فرمانده یا فرمان دار معنی کرده است. به باور او دو واژه نخست به دلیل تعلّق بیش از حد به حوزه مذهبی نمی توانند درست باشند و چونان لقب حاکمان به کار روند، اما واژه سوم در متن پاپیروسی از عصر هخامنشیان در مصر و برای معرفی حاکم پارسی منطقه به کار رفته است. ویسهوفر نیز این گفته را تأیید می کند. ایتو بر پایه پژوهش های ناستر، اسناد پاپیروس های دارای لقب فرترکه را به طور جامع مطالعه کرده است. او دارنده این سمت را در مصر پیشرو فرماندار، قائم مقام، نماینده و… تعبیر می کند. پیرو این پژوهش ها هنینگ و والتر هینتس فرترکه را شهرب جزء یعنی فرماندار معنی کرده اند و آن را به عنوان اصطلاح سلطنتی رد می کنند و بیش تر به عنوان واسال از این واژه یاد می کنند از طرفی فرترکه ها بر پیوندهای نزدیکشان با هخامنشیان تأکید داشته اند اما هیچگاه خود را مغ معرفی نکرده و خود را هخامنشی و از شاهان بزرگ بحساب نیاورده اند، فرترکه ها هیچگاه این عنوان را قبول نکرده که تجسم پادشاهی بزرگ باشند.
بغداد یکم ( به یونانی: Bagǎdǎtes I ) به معنی خداداد، اولین ساتراپ ایرانی در استخر بود که پس از شکست هخامنشیان از جانب سلوکیان به جایگاه فرمانداری در پارسه گماشته شد تا مسئول امور جنوب ایران باشد. پس از شکست هخامنشیان، فلات ایران جزء یکی از زیرمجموعه های امپراتوری مقدونی به حساب می آمد. پس از مرگ اسکندر مقدونی، امپراتوری او بین سردارانش تقسیم شد و قسمت آسیایی امپراتوری اسکندر امپراتوری سلوکی نام گرفت. سلوکیان، فرماندارانی را برای کنترل بخشهای مختلف امپراتوری می گماردند. سلوکوس یکم بنیانگذار امپراتوری سلوکی دستور داد تا بغداد یکم کنترل ساتراپی پارس را بر عهده بگیرد.
... [مشاهده متن کامل]
ناستر در باره واژه آرامی فرترکه در سکه های بغداد یکم پژوهش هایی درخور توجّه کرده است و تحلیل انتقادی جامعی در باره واژه های فرتکر ( Fratakara ) ، فرته دار ( Fratadara ) و فرترکه ( Frataraka ) به دست داده است. او «فرتکر» را کسی که آتش می افروزد، «فرته دار» را کسی که از آتش نگهبانی، یعنی حمل می کند و «فرترکه» را فرمانده یا فرمان دار معنی کرده است. به باور او دو واژه نخست به دلیل تعلّق بیش از حد به حوزه مذهبی نمی توانند درست باشند و چونان لقب حاکمان به کار روند، اما واژه سوم در متن پاپیروسی از عصر هخامنشیان در مصر و برای معرفی حاکم پارسی منطقه به کار رفته است. ویسهوفر نیز این گفته را تأیید می کند. ایتو بر پایه پژوهش های ناستر، اسناد پاپیروس های دارای لقب فرترکه را به طور جامع مطالعه کرده است. او دارنده این سمت را در مصر پیشرو فرماندار، قائم مقام، نماینده و… تعبیر می کند. پیرو این پژوهش ها هنینگ و والتر هینتس فرترکه را شهرب جزء یعنی فرماندار معنی کرده اند و آن را به عنوان اصطلاح سلطنتی رد می کنند و بیش تر به عنوان واسال از این واژه یاد می کنند از طرفی فرترکه ها بر پیوندهای نزدیکشان با هخامنشیان تأکید داشته اند اما هیچگاه خود را مغ معرفی نکرده و خود را هخامنشی و از شاهان بزرگ بحساب نیاورده اند، فرترکه ها هیچگاه این عنوان را قبول نکرده که تجسم پادشاهی بزرگ باشند.
بغداد یکم ( به یونانی: Bagǎdǎtes I ) به معنی خداداد، اولین ساتراپ ایرانی در استخر بود که پس از شکست هخامنشیان از جانب سلوکیان به جایگاه فرمانداری در پارسه گماشته شد تا مسئول امور جنوب ایران باشد. پس از شکست هخامنشیان، فلات ایران جزء یکی از زیرمجموعه های امپراتوری مقدونی به حساب می آمد. پس از مرگ اسکندر مقدونی، امپراتوری او بین سردارانش تقسیم شد و قسمت آسیایی امپراتوری اسکندر امپراتوری سلوکی نام گرفت. سلوکیان، فرماندارانی را برای کنترل بخشهای مختلف امپراتوری می گماردند. سلوکوس یکم بنیانگذار امپراتوری سلوکی دستور داد تا بغداد یکم کنترل ساتراپی پارس را بر عهده بگیرد.