فرایند برگشت ناپذیر

فرهنگستان زبان و ادب

{irreversible process} [فیزیک] هر فرایند ترمودینامیکی که با تغییر بسیار جزئی پارامترها نتوان جهت آن را وارونه کرد

دانشنامه عمومی

فرایند برگشت ناپذیر (ترمودینامیک). فرایند برگشت ناپذیر ( به انگلیسی: Irreversible process ) در ترمودینامیک استفاده شده و کاربرد دارد. در ترمودینامیک هروقت دگرگونی در حالات ترمودینامیکی در سیستم یا محیط اطراف روی دهد نمی توان بدون اتلاف انرژی آن را دقیقاً به حالت نخست برگرداند.
سیستم در فرایند برگشت ناپذیر می تواند به حالت اولیه برگردد ولی عدم بازگشت در محیط اطراف است که قابلیت بازگشت به شرایط اولیه را ندارند.
فرایندها آنتروپی جهان را افزایش می دهند ولی به دلیل اینکه تابع آنتروپی تابع حالت است تغیرات آنتروپی در فرایند برگشت پذیر و برگشت ناپذیر یکسان ایجاد می گردد. با استفاده از قانون دوم ترمودینامیک می توان برگشت پذیری یا ناپذیری فرایند را تعیین کرد.
تمام فرایندها در طبیعت برگشت ناپذیر هستند. در هر سیستم ترمودینامیکی که در آن یکی از حالت های ترمودینامیکی تغیر کند حتی در صورت برگشت دوباره به آن حالت پیکربندی و ساختار ( به عنوان نمونه: محل جای گیری ) اتم های موجود در آن سیستم تغییر کرده است که همین تغییرِ کم موجب هدر رفتن انرژی و اصطلاحاً برگشت ناپذیری در سامانه می شود که برگشت به حالت نخست را غیرممکن می سازد.
بسیاری از فرایندهای زیست شناسی که نخست برگشت پذیر فرض می شدند در واقع از دو فرایند برگشت ناپذیر تشکیل شده اند. فرض می شد که یک آنزیم پیشبرد فرایندها و برگشت تغییرات شیمیایی را به طور برگشت پذیر انجام می دهد که تحقیقات در آینده روشن ساخت برای انجام این واکنش نیاز به تولید ۲ آنزیم با آن ساختار و انجام فرایند برگشت ناپذیر است.
عکس فرایند برگشت ناپذیر (ترمودینامیک)عکس فرایند برگشت ناپذیر (ترمودینامیک)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

ما انسان ها ( منجمله حیوانات ) می توانیم در کلیه ابعاد مکانی به سوی ها یا جهت های مختلف نگاه کنیم، اما رویمان در بُعد زمان همیشه بسوی آینده خواهد بود. به این معنا که اگر سر خود را بسوی پشت برگردانیم بازهم نگاهمان بسوی آینده خواهد بود و نه بسوی گذشته. کل این دنیا هم مثل انسان رویش همیشه بسوی آینده می باشد، اما اتفاقات گذشته را در خاطره خود بطور کامل طوری ثبت و ضبط نموده و می نماید که هیچ چیزی در آن فراموش نمیگردد. نیروی محرکه اصلی این دنیا بسوی آینده لحظه جاودانه حال می باشد یعنی نوسانگر دو قطبی زمان مطلق و بیزمانی مطلق بر رویهم با کمیت های مساوی و ماهیت های معکوس. مسیر حرکت لحظه ی جاودانه حال خطی نمی باشد، طوریکه روی آن نتوان به سوی گذشته باز گشت بلکه دایره وار است و لذا بازگشت به گذشته نه تنها امکان پذیر بلکه ضروری و اجتناب ناپذیر میباشد و آنهم با یک هدف یعنی تجربه و سپری نمودن عشق و زندگی های فراوان دنیوی در مدارات، مراتب یا درجات فراوان تکاملی برتر تا پایان سفر و بازگشت به همان حالت آفرینش سرمدی، مبدئی یا اولیه در نهایت کمال ایده آل خوبی و زیبایی، اعتدال و نظم و هماهنگی با کمیت و کیفیت بهشت برین و آنهم فقط از یک راه و به یک روش مطلق، معقول و منطقی یعنی از طریق گردش دایره وار وقوع مهبانگ های هفتگانه بر اثر نوسانات خودکار و متوالی انبساط و انقباض در چهارچوب طرح مطلق آفرینش و بر اساس قوانین جاودانه و آئین نامه های اجرایی ثابت و پایدار و تغییر ناپذیر آن.
...
[مشاهده متن کامل]

در این زمینه حکم قطعی صادر شده توسط ملاصدرا حکیم بزرگ ایرانی و مسلمان مبنی بر امتناع تبدیل مجدد فعل به قوه و اصل علمی مبنی بر برگشت ناپذیری روند تکاملی هرکدام در پای کوه بزرگ حقیقت فقط اندکی از حقیقت دامنه را بیان نموده و نتوانسته اند قله و بدنه نامرئی آنرا مورد بررسی قرار دهند.
جسم، کالبد، تن و یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی هر فرد انسانی ( منجمله نباتی و حیوانی ) در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی از لحظه بسته شدن نطفه در رحم مادر تا لحظه مرگ فقط در یک درجه تکاملی به فعلیت میرسد و در طول زندگی دیگر مشمول حال تکامل نمی باشد بلکه رشد و نمو تا رسیدن به حالت بلوغ و پس از آن رو به ضعف نهادن و پیری و کهولت و پژمردگی و مردن. در لحظه مرگ فقط همین درجه تکاملی پشت سر رها و محو میگردد و بقیه درجات تکاملی برتر از پیش در خاطره دنیا و خمیرمایه ی ساختاری آن بصورت امکانات بالقوه ثبت و ضبط گردیده و هرکدام به نوبه خاص و ویژه به فعلیت خواهند رسید ( به روش اشاره شده در بالا ) . این روند مشمول حال خود این دنیا هم می باشد، به این معنا که این دنیا به شکل این آسمان و زمین و هرآنچه که بین آنهاست، در فاصله زمانی بین وقوع دو مهبانگ متوالی فقط در یک درجه تکاملی به ظهور و پیدایش و فعلیت و کثرت میرسد و بهنگام مرگ ( یعنی در آخرین لحظه انقباض مجدد ) فقط همین درجه تکاملی را پشت سر رها میکند و تصویر آنرا هم حفظ می نماید.
به یاد حکیم عمر خیام و محمد زکریای رازی ( کاشف زمان و مکان مطلق و نسبی قرن ها قبل از تولد نیوتون و انشتاین ) :
در دایره ای که آمدن و رفتن ماست/
او را نه بدایت و نه نهایت پیداست/.