فراچیدن

لغت نامه دهخدا

فراچیدن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) جمع کردن. پس کشیدن. فرا خود چیدن. رجوع به فرا خود چیدن شود.

فرهنگ معین

(فَ. دَ ) (مص م . ) برچیدن ، جمع کردن .

فرهنگ عمید

چیدن، برچیدن، جمع کردن.

پیشنهاد کاربران

بپرس