دیکشنری
مترجم
بپرس
فراوردن
معنی انگلیسی
:
breed
,
fecundate
,
generate
,
manufacture
,
produce
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
( فرآوردن )
فرآوردن. [ ف َ وَ دَ ] ( مص مرکب ) فراآوردن. حاصل کردن. رجوع به فراآوردن شود.
فرهنگ معین
( فرآوردن )
(فَ وَ یا وُ دَ ) (مص م . ) حاصل کردن ، به دست آوردن .
فارسی به عربی
منتج
پیشنهاد کاربران
صرفیدن - اَش به این شکل است:
. . . . . . "می فراورد". . . . . . . .
تولید کردن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها