فرانک راسل کاپْرا ( ۱۸ مه ۱۸۹۷–۳ سپتامبر ۱۹۹۱ ) ، ( به انگلیسی: Frank Capra ) کارگردان سرشناس ایتالیایی - آمریکایی و در کنار فیلمسازانی مثل آلفرد هیچکاک، جان فورد و هاوارد هاکس، از مهم ترین فیلمسازان سینمای کلاسیک هالیوود پیش از جنگ جهانی دوم بود.
فرانک کاپرا سینماگری است که رویاهای زندگی آمریکایی را به بهترین شکل ممکن بر پرده نقره ای به تصویر کشید. وی بیشتر به خاطر کمدی های اجتماعی پراحساسش شهرت دارد؛ ولی در کارنامه ۴۰ ساله اش انواع فیلم ها را می توان یافت.
کاپرا با سه اسکار بهترین کارگردانی همراه با ویلیام وایلر و پس از جان فورد ( با چهار اسکار کارگردانی ) جزو رکوردداران دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی است.
وی زادهٔ سیسیل در ایتالیا است و در شش سالگی به همراه خانوادهٔ خود به آمریکا مهاجرت کرد. کاپرا ابتدا به کارهای مختلفی در سینما دست زد. اولین تجربه مهم وی در هالیوود، نوشتن فیلمنامه در استودیو مک سنت در دههٔ ۲۰ است. در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار در مقام کارگردانی قرار گرفت و فیلم ولگرد، ولگرد، ولگرد را با بازی هری لنگدون ساخت. این فیلم با معرفی جوآن کراوفورد هنرپیشه بزرگ سینمای کلاسیک نیز همراه بود. همکاری بین کاپرا و لنگدون با دو فیلم دیگر به نام های مرد قوی ( ۱۹۲۶ ) ، و شلوار بلند ( ۱۹۲۷ ) ادامه یافت. این سه فیلم از بهترین فیلمهای هری لنگدون هستند. در سال ۱۹۲۸ کاپرا برای اولین بار در مقام تهیه کننده نیز قرار گرفت و کمدی صامت این چیز معین را با بازی وایولا دینا ساخت.
پس از این دوره مسیر زندگی کاپرا با پیوستن به کمپانی کلمبیا تغییر اساسی پیدا کرد و وی در سال ۱۹۳۴ با کمدی بی نظیر در یک شب اتفاق افتاد توانست جایزه اسکار را دریافت کند. ( این فیلم برای اولین بار در تاریخ سینما جایزه «۵ بزرگ» را بدست آورد ) . در آقای دیدز به شهر می رود و خرمن تصادفی او باز هم تصویری فاتحانه و ایده آلیستی از جامعه آمریکا به نمایش می گذارد و با آقای اسمیت به واشینگتن می رود یک بار دیگر اثری ستودنی را خلق می کند.
پس از خلق تعداد زیادی از شاهکارهای تحسین برانگیز سینمای کلاسیک توسط وی در دهه ۳۰ و همچنین بردن سه اسکار کارگردانی برای فیلمهای در یک شب اتفاق افتاد، آقای دیدز به شهر می رود و نمی توانی این را با خودت ببری، او نیز همچون دیگر کارگردان های بزرگ سینمای آمریکا به جبهه های جنگ جهانی رفت تا فیلم های مستند از جنگ تهیه کند. از جمله این مستندها پیش درآمدی برای جنگ ( ۱۹۴۲ ) بود که اولین فیلم از مجموعه فیلم های مستند پروپگاندای چرا می جنگیم؟ بود. کاپرا در خلال جنگ تصمیم به ساخت آرسنیک و تور کهنه ( ۱۹۴۴ ) با بازی کری گرانت می گیرد. این فیلم یکی از شاهکارهای کمدی سیاه در تاریخ سینما و فیلمی تأثیرگذار در کارنامه کاپرا است. اما بیشتر کاپرا را با چه زندگی شگفت انگیزی می شناسند که او در سال ۱۹۴۶ آن را ساخت و اکنون با گذشت بیش از شصت سال از زمان ساختش به یکی از محبوب ترین فیلم ها نزد سینما دوستان آمریکایی و مردم جهان بدل گردیده است. این فیلم توسط بنیاد فیلم آمریکا به عنوان امید بخش ترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شده است. [ ۱] کاپرا پس از چه زندگی شگفت انگیزی که در آن سال با شکست تجاری مواجه گشت تنها ۹ فیلم دیگر ساخت که دو تای آن ها نیز بازسازی فیلم های سابق خود بود. یه عالمه معجزه ( ۱۹۶۱ ) با بازی بتی دیویس و گلن فورد ( بازسازی فیلم خانمی برای یک روز ساخته خودش در سال ۱۹۳۳ ) آخرین ساخته این استاد هنر سینما است.
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلففرانک کاپرا سینماگری است که رویاهای زندگی آمریکایی را به بهترین شکل ممکن بر پرده نقره ای به تصویر کشید. وی بیشتر به خاطر کمدی های اجتماعی پراحساسش شهرت دارد؛ ولی در کارنامه ۴۰ ساله اش انواع فیلم ها را می توان یافت.
کاپرا با سه اسکار بهترین کارگردانی همراه با ویلیام وایلر و پس از جان فورد ( با چهار اسکار کارگردانی ) جزو رکوردداران دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی است.
وی زادهٔ سیسیل در ایتالیا است و در شش سالگی به همراه خانوادهٔ خود به آمریکا مهاجرت کرد. کاپرا ابتدا به کارهای مختلفی در سینما دست زد. اولین تجربه مهم وی در هالیوود، نوشتن فیلمنامه در استودیو مک سنت در دههٔ ۲۰ است. در سال ۱۹۲۶ برای اولین بار در مقام کارگردانی قرار گرفت و فیلم ولگرد، ولگرد، ولگرد را با بازی هری لنگدون ساخت. این فیلم با معرفی جوآن کراوفورد هنرپیشه بزرگ سینمای کلاسیک نیز همراه بود. همکاری بین کاپرا و لنگدون با دو فیلم دیگر به نام های مرد قوی ( ۱۹۲۶ ) ، و شلوار بلند ( ۱۹۲۷ ) ادامه یافت. این سه فیلم از بهترین فیلمهای هری لنگدون هستند. در سال ۱۹۲۸ کاپرا برای اولین بار در مقام تهیه کننده نیز قرار گرفت و کمدی صامت این چیز معین را با بازی وایولا دینا ساخت.
پس از این دوره مسیر زندگی کاپرا با پیوستن به کمپانی کلمبیا تغییر اساسی پیدا کرد و وی در سال ۱۹۳۴ با کمدی بی نظیر در یک شب اتفاق افتاد توانست جایزه اسکار را دریافت کند. ( این فیلم برای اولین بار در تاریخ سینما جایزه «۵ بزرگ» را بدست آورد ) . در آقای دیدز به شهر می رود و خرمن تصادفی او باز هم تصویری فاتحانه و ایده آلیستی از جامعه آمریکا به نمایش می گذارد و با آقای اسمیت به واشینگتن می رود یک بار دیگر اثری ستودنی را خلق می کند.
پس از خلق تعداد زیادی از شاهکارهای تحسین برانگیز سینمای کلاسیک توسط وی در دهه ۳۰ و همچنین بردن سه اسکار کارگردانی برای فیلمهای در یک شب اتفاق افتاد، آقای دیدز به شهر می رود و نمی توانی این را با خودت ببری، او نیز همچون دیگر کارگردان های بزرگ سینمای آمریکا به جبهه های جنگ جهانی رفت تا فیلم های مستند از جنگ تهیه کند. از جمله این مستندها پیش درآمدی برای جنگ ( ۱۹۴۲ ) بود که اولین فیلم از مجموعه فیلم های مستند پروپگاندای چرا می جنگیم؟ بود. کاپرا در خلال جنگ تصمیم به ساخت آرسنیک و تور کهنه ( ۱۹۴۴ ) با بازی کری گرانت می گیرد. این فیلم یکی از شاهکارهای کمدی سیاه در تاریخ سینما و فیلمی تأثیرگذار در کارنامه کاپرا است. اما بیشتر کاپرا را با چه زندگی شگفت انگیزی می شناسند که او در سال ۱۹۴۶ آن را ساخت و اکنون با گذشت بیش از شصت سال از زمان ساختش به یکی از محبوب ترین فیلم ها نزد سینما دوستان آمریکایی و مردم جهان بدل گردیده است. این فیلم توسط بنیاد فیلم آمریکا به عنوان امید بخش ترین فیلم تاریخ سینما انتخاب شده است. [ ۱] کاپرا پس از چه زندگی شگفت انگیزی که در آن سال با شکست تجاری مواجه گشت تنها ۹ فیلم دیگر ساخت که دو تای آن ها نیز بازسازی فیلم های سابق خود بود. یه عالمه معجزه ( ۱۹۶۱ ) با بازی بتی دیویس و گلن فورد ( بازسازی فیلم خانمی برای یک روز ساخته خودش در سال ۱۹۳۳ ) آخرین ساخته این استاد هنر سینما است.
wiki: فرانک کاپرا