فرانشت کردن

مترادف ها

penetrate (فعل)
فهمیدن، نفوذ کردن در، بداخل سرایت کردن، رخنه کردن، فرانشت کردن

transude (فعل)
تراوش کردن، فرانشت کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس