فرانسوی ادبیات

دانشنامه آزاد فارسی

فَرانسَوی، ادبیات (French literature)
قرون وسطا. منظومۀ رولان(ح ۱۰۸۰)، از اوّلین حماسه های سلحشوری(شعرهای حماسی دربارۀ کارهای شجاعانۀ شهسواران) بود که در دوره های بعد رُمانس های آرتوریو مضامینی برگرفته از تاریخ باستان، مانند اسکندر، تروا و تِبِس (طیوه)جای آن ها را گرفتند؛ اثر کرتین دو تروادر قرن ۱۲ بهترین شکل رُمانس های آرتوری به شمار می رود. شکل دیگر ادبیات قرون وسطایی فرانسه در آثار زیر مشهود است: اوکاسن و نیکولت، اثر نویسنده ای ناشناس در اوایل قرن ۱۳، شعر تمثیلی رمان گل سرخ که بخش نخست آن را گیوم دو لوریس (ح ۱۲۳۰) و بخش دومش را ژان دو مون (ح ۱۲۷۵) نوشته است و نیز اثر طنز داستان رونار در قرن ۱۲. در این دوره بود که مورخانی چون ویلاردوئن، ژوئنویل، فرواسار، کومین، و فرانسوا ویون، نخستین شاعر بزرگ فرانسه، ظهور کردند.
قرن ۱۶. رُنسانس: مشهورترین شاعران این دوره رونسار، رهبر پلیاد، (گروهی متشکل از هفت نویسنده) بود. افراد دیگر این گروه عبارت بودند از مارو در آغاز قرن ۱۶ و ماتورن رِنیِه (۱۵۷۳ـ۱۶۱۳). رابله و مونتنی، که مقاله نویس بود، از نوابغ نثرنویس این دوره بودند.
قرن ۱۷. پیروزی شکل (فُرم) در آثار نمایش نامه نویسان بزرگ کلاسیک، کورنی، راسین، و مولیر، و آثار لطیف و درخشان لا فونتن، شاعر، و بوالو، شاعر و منتقد، تحقق یافت. برخی از استادان نثرِ این دوره عبارت اند از فیلسوفانی چون پاسکال و دکارت، بوسوئه، که خطیب بود، و منتقدانی چون لا برویر، فِنلون، مالبرانش، لا روشفوکو، کاردینال دو رتس، مادام دو سوینیِه و لوساژ.
قرن ۱۸. عصر روشنگری و دورۀ نثرنویسانی چون مونتسکیو، ولتر، روسو و دانشمندی نظیر بوفون، همچنین دیدرو، دایرةالمعارف نویس؛ و وُوْنارگ، نویسندۀ رسایل اخلاقی؛ همچنین رمان نویسانی چون پروو و ماریوو، و سن سیمون، که خاطره نویس بود.
قرن ۱۹. شعر بار دیگر با آثار شاعران رُمانتیکی چون لامارتین، هوگو، وینیی، موسه، لوکنت دولیل و گوتیه، رونق یافت؛ رمان نویس های این مکتب عبارت بودند از ژرژ ساند، استندال و دومای پدر؛ منتقد معروف این دوره سنت بوو بود؛ و مورخان آن تیِر، میشله و تِن بودند. بالزاک، رمان نویس واقع گرا، همچون فلوبر، زولا، برادران گنکور، آلفونس دوده، موپاسان و هویسمانس پیرو مکتب ناتورالیسم بود. نمایش نامه نویس های این دوره عبارت بودند از هوگو، موسه و دومای پسر. نمایندۀ سمبلیسم، که جنبشی نوگرا بود و علیه شعر کلاسیک و نگرش های مادی شورید فیلسوفی با نام برگسون بود. سمبلیسم نخستین بار در آثار ژرار دو نروال و سپس بودلر، ورلن، مالارمه، رمبو، کوربیِر و ویلیه دو لیل آدام، که نثرنویس بود، ظاهر شد؛ نویسندگان بعدی این مکتب، هانری دو رنیه و لافورگ بودند.
قرن ۲۰. والری، کلودل و پُل فور که طرفدار «شعر ناب» بودند نمایش نامه و شعر را احیا کردند؛ نویسندگان دیگر این دوره عبارت بودند از رمان نویسانی چون، ژید و پروست، منتقدانی نظیر تیبوده (۱۸۷۴ـ۱۹۳۶) و سن ژون پرس، که آخری شاعر هم بود. جنبش سوررئالیست از «شعر ناب» آغاز شد، با آثار اِلوآر و آپولینر ادامه یافت و نویسندگانی چون ژیرودو، لوئی آراگون و کوکتو را تحت تأثیر قرار داد. واکنش ادبی علیه سمبلیست ها در آثار شارل پگی، روستان، دُ نوآی و رومن رولان دیده می شود. هانری باربوس، ژول رومن، ژولیَن گرین، فرانسوا موریاک، فرانسیس کارکو و ژرژ دوهامِل ازجمله رمان نویس های ناتورالیست بودند. دیگر نثرنویسان عبارت بودند از موروا، مالرو، مونترلان، آناتول فرانس، سنت اگزوپری، آلن-فورنیه، پِیر هانپو بلوخ. تئاتر با آثار برنار، آنویی، بکتو یونسکورونق یافت. جنگ جهانی دوم، تأثیر عمیقی بر نویسندگان فرانسوی گذاشت. برخی نویسندگان نامدار پس از جنگ عبارت بودند از اگزیستانسیالیست هایی نظیر سارتر، کامو، ورکور(با نام اصلی ژان برولر)، سیمون دو بووار، اَلِن روب گریه، رومن گاری، ناتالی ساروتو مارگارت دوراس.

پیشنهاد کاربران

بپرس