فراموش گردیدن. [ ف َ گ َ دی دَ ] ( مص مرکب ) از یاد رفتن. فراموش شدن : سگی را لقمه ای هرگز فراموش نگردد، گر زنی صد نوبتش سنگ.سعدی ( گلستان ).نه هر وقتم به یاد خاطر آیدکه خود هرگز نمیگردد فراموش.سعدی.تو نیز ای که در توبه ای طفل راه به صبرت فراموش گردد گناه.سعدی.