فرامرزی

/farAmarzi/

لغت نامه دهخدا

فرامرزی. [ ف َ م َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خبر از بخش بافت شهرستان سیرجان که در 75هزارگزی جنوب بافت ، سر راه مالرو خبر به چاه چغوک واقع و دارای 25 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

ده کوچکی است از دهستان خبراز بخش بافت شهرستان سیرجان .

پیشنهاد کاربران

من خودم فرامرزی هستم درست میگی ما چشمامون سبز و سفید پوست هستیم تورک هستیم تبریز و اردبیل ساکن هستیم پدرم میگفت اجدادمون زیاد به شهر باکو و تفلیس میرفتن
یا معنی فامیلی می دهد و یا در معنای آن سوی مرز، آن طرف مرز را می دهد.
طایفه هایی از کشور ارمنستان بوده و دین آنها ارمنی بوده
که با توجه به شرایط زمان های قدیم وارد ایران شدن و اکثر آنها در شهر اهرم استان بوشهر و شهرستان مینودشت استان گلستان و مناطق دیگر ایران شدن شدند و فامیل های آنها تغییر کرد و به عمرانی و فرامرزی و. . . ملقب شد و بعد مسلمان شدن
...
[مشاهده متن کامل]

به دلایل مهاجرت از مرزهای کشورشان به فرامرز ها معروف شدن وفرامرزی ملقب شدند
نمونه ی اصیل این اقوام موهای بور و چشمان رنگی دارند
من تا این حد اطلاع دارم

بپرس