سلیم
فراقت: آسودگی، آرامش، دوری
فراقت: آسودگی، آرامش، دوری
فِراق به کسر ( ق ) و با حرف ( ق ) مصدر باب مُفاعله، فِعال است. یعنی دوری و جدایی ازهم، دورافتادن، جدا شدن و جدایی. فَراغ به فتح ( ف ) و با حرف ( غ ) به معنی فَراغت و آسایش و آسودگی است و از نظر نوشتن و گفتن، با فِراق کاملاً تفاوت دارد.
... [مشاهده متن کامل]
مصدر فِراق، فُرقت است نه فِراقت و اصلا مصدر فِراقت نداریم و فِراقت یعنی فِراقِ تو= دوری تو
... [مشاهده متن کامل]
مصدر فِراق، فُرقت است نه فِراقت و اصلا مصدر فِراقت نداریم و فِراقت یعنی فِراقِ تو= دوری تو
فراقت �فراق ـَت�
:جدایی، دوری، مفارقت، هجر، هجران
و نیز متضادِ وصال است.
مولوی می گوید:
زبونِ خاص و عام ام در فراقت
بیا تا ترکِ خاص و عام گیرم
:جدایی، دوری، مفارقت، هجر، هجران
و نیز متضادِ وصال است.
مولوی می گوید:
زبونِ خاص و عام ام در فراقت
بیا تا ترکِ خاص و عام گیرم
فراقت ب معنی "دور شده" و "دوری" هست.
( فرقت = هجر - دوری - مفارقت ) .
ولی فراغت ب معنی "آرامش" و" آسودگی" هست.
( فرقت = هجر - دوری - مفارقت ) .
ولی فراغت ب معنی "آرامش" و" آسودگی" هست.
فراقت= ( دوری؛ جدایی )
فراغت= ( آرامش، آسودگی )
فراغت= ( آرامش، آسودگی )
فراقت . دوری تو. جدایی تو
بی خبر رفتی و مبهوت از این رفتن تو
این همه سال گذشته، این فراقت بس نیست؟
بی خبر رفتی و مبهوت از این رفتن تو
این همه سال گذشته، این فراقت بس نیست؟
فراقت=دوری ، دوری کردن
فراغت=اسودگی
فراغت=اسودگی
یعنی دوری ، جدایی
ماشین گل گشاد
اسایش
فراق یا فراقت به معنی دوری و دور شده است
معنی فراقت میشه " دوری "
با فراغت اشتباه نگیرید . فراغت یعنی" آرامش "
با فراغت اشتباه نگیرید . فراغت یعنی" آرامش "
آسودگیی
دوری جدایی
فراق یعنی دوری خلا جداشدن اما فراقت دورشده جداشده
دوری
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)