فراغت داشتن


معنی انگلیسی:
rest

لغت نامه دهخدا

فراغت داشتن. [ ف َ غ َ ت َ ] ( مص مرکب ) غفلت داشتن. فراموش کردن :
در بزرگی و گیرودار عمل
ز آشنایان فراغتی دارند.
سعدی.
|| آسوده بودن و راحت زیستن. رجوع به فراغ و فراغت شود.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱ - آسوده بودن آرامش داشتن ۲ - فرصت داشتن مجال داشتن ۳ - غفلت داشتن فراموش کردن .

فرهنگ معین

( ~ . تَ ) [ ع - فا. ] (مص ل . ) ۱ - آرامش داشتن . ۲ - فرصت داشتن . ۳ - فراموش کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس