فراشاه

لغت نامه دهخدا

فراشاه. [ ف َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان پیشکوه بخش تفت شهرستان یزد، واقع در 12هزارگزی باختر تفت ، متصل به جاده ارنون به تفت و یزد. ناحیه ای است کوهستانی و معتدل که دارای 1109 تن سکنه است. از قنات مشروب میشود. محصولش غلات است و اهالی به کشاورزی گذران میکنند. صنعت دستی زنان آنجا کرباس بافی است. راه فرعی و دبستان دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه آزاد فارسی

روستایی تاریخی در ۸ کیلومتری تفت و کنار راه تفت به دهشیر واقع در استان یزد. این روستا در منطقه ای دره ای واقع شده است. کوه انجیرایی در شمال و شیرکوه در جنوب این روستا قرار دارند. یک چنار کهنسال و غاری تاریخی در دامنۀ کوه بیانگر قدمت این روستا هستند. این روستا چهار مسجد و دو حسینیه دارد که در این میان زیارتگاه قدمگاه از اهمیت فراوانی برخوردار است. در محراب زیارتگاه سنگی منقوش به تاریخ ۵۱۲ق وجود دارد. این مکان به دستور یکی از امرای دیلمی به نام گرشاسب بن علی در همین تاریخ ساخته شده و در آن روزگار به مسجد مشهد علی بن موسی الرضا شهرت یافته است. نوشته هایی مربوط به قرون ۶ و ۷ق بر دیوارهای این بنا دیده می شود که با مرکّب سیاه نوشته شده اند. آب وهوای این روستا معتدل خشک است. وجود آثار تاریخی و طبیعی ارزنده در این روستا توانایی های بالقوۀ فراوانی را برای جذب گردشگر به این منطقه ایجاد کرده است.

پیشنهاد کاربران

مردم این روستای کوهستانی در تفت یزد و دیگر مردم استان این روستا را "خوراشه" می نامند که شباهت جالبی به واژگان فارسی میانه دارد. ( خوره در فارسی میانه همان فره به معنی شکوه در فارسی نو است. ) و شه همان شاه است.
...
[مشاهده متن کامل]

بعدها در نامه های دیوانی نام این روستا را "فراشاه" و پس از انقلاب مثل هر جاینام "شاه" دار بخت برگشته دیگری نام احتمالا بیش از هزارساله آن را برداشته و نام اسلامیه برآن هشتند!
محله دیگری به نام "خرمشاه" هم در خود یزد هست که خوشبختانه یادشان رفت نام این یکی را بردارند!