فراسیون

/farAsiyun/

معنی انگلیسی:
horehound, true hoarhound, motherwort

لغت نامه دهخدا

فراسیون. [ ف َ ] ( معرب ، اِ ) گیاهی است که به عربی صدف الارض گویند و در مؤید گوید: گندنای کوهی است و درکتب طبی نیز چنین است. ( آنندراج ). نام گندنای کوهی باشد و آن را به تازی حشیشةالکلب و صوف الارض و سندیان الارض خوانند. چون با نمک بر گزیدگی سگ دیوانه ( هار ) ضماد کنند نافع باشد. و فراسین هم گفته اند و در فرهنگ سروری با شین و بر وزن تراویدن نوشته اند. ( برهان ).ارجانی گوید: فراسیون گرم است در دو درجه و خشک است در سه درجه. سده های جگر و سپرز را بگشاید و بیماری یرقان را منفعت کند و درد گوش کهنه را تسکین دهد. بدل او در ادویه هم سنگ او سنبل است و ثلثان او اسارون.و تخم معصفر نیم جزو او. ( ترجمه صیدنه ). فدیه البحراست. ( فهرست مخزن الادویه ). نباتی است مابین شجر و گیاه و شاخهای بسیار از یک اصل میروید و مربع و با اندک زغب و مایل به سفیدی و برگش به قدر انگشت مهین و مایل به استداره و چین دار و باخشونت و تلخ و تخمش محیط ساق او و بعضی گلش مایل به زردی و بعضی مایل به ازرقی. منبتش خرابها و کوهها و در آخر ثور و اوایل جوزا گل کند و قوتش تا شش سال باقی است. به غایت منقی سینه و شش باشد. از لزوجات و مدر حیض و بول و شیر و عروق و محلل ریاح غلیظ و بلغم غلیظ و با قوت تریاقیه و جالی اعضای باطنی و ظاهری و مقوی آن و مخرج جنین ومشیمه و امثال آن. طبیخ او با شکر و انجیر و عسل و ایرسا، جهت ربو و سرفه کهنه و ضیق النفس ، و با شربت بنفشه جهت قرحه ریه و التیام جراحت آن بی عدیل است. با روغن زیتون و روغن گل جهت درد امعاء و با ادویه مناسب جهت سپرز و پهلو و تهی گاه و سنگ مثانه و خائیدن و بلع کردن آب او جهت قلاع و درد معده مفید باشد. ضماد او جهت جراحات کهنه و داخس و بردن گوشت فاسد زخمها و تحلیل خنازیر و نضج دمل و گشودن آن نافع... و مضر مثانه و گرده به حدی که اکثار او موجب ادرار خون شود و مصلحش کتیرا و عسل و سنبل و نزد بعضی رازیانه پادزهر ضرر اوست و مقوی فعل آن است. قدر شربتش تا سه درهم و بدلش در امراض سینه پرسیاوشان است دو وزن او،و در تحلیل ریاح اسارون و در اسهال لزوجات افتیمون و انیسون است و چون زمین را مغاک کرده به آتش گرم کنند و آتش را برداشته ، فراسیون را در او فرش نموده علیلی را که از برودت و ریاح زمین گیر شده باشد بر روی آن بخوابانند و از فراسیون بر آن لحاف کرده پس بپوشانند تا گرمی مغاک بر طرف شود در رفع امراض آن شخص مجرب دانسته اند. و چون در آب انگور فراسیون ریخته سه ماه بگذارند و بعد از آن صاف کنند، شراب مذکور در رفعاورام باطنی و امراض سینه و دفع فضلات و مواد بادره به غایت نافع است. ( تحفه حکیم مؤمن صص 172-173 ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیره نعناعیان که پوشیده از کرکهای پنبه یی مایل به سفید و ارتفاعش بین ۳٠ تا ۸٠ سانتیمتر است که در اماکن مخروب و کنار جاده ها و نقاط بایر غالب نواحی اروپا و شمال افریقا و جزایر قناری در آسیا ( از جمله ایران ) می روید. ساقه اش راست و منشعب و مایل به سفید و پوشیده از کرکهای پنبه یی و برگهای آن متقابل و ساده و بیضوی است . گلهایش سفید رنگ و به طور مجتمع در کنار برگهای انتهایی قرار دارند . از برگها و همچنین سرشاخه های گلدار آن استفاده دارویی بعمل می آید و در ترکیب شیمیایی آن تانن و مواد چرب و مواد صمغی و یک ماده تلخ به نام ماروبی ئین موجود است . از این گیاه در طبابت به عنوان خلط آور و مقوی قلب و تب بر و اشتها آور و تقویت عمومی و ازدیاد ترشح صفرا و ضد عفونی کننده مجاری تنفسی استفاده می کنند و نیز در معالجه تب نوبه از آن استفاده می شود اسانس گیاه مزبور را جهت معطر کردن آبجو ولیکورهای مختلف به کار می برند حشیشه الکلب فراسیون ابیض گندنای کوهی شافار . یا فراسیون ابیض . فراسیون .

فرهنگ عمید

گیاهی چندساله با ساقه های سفیدِ پوشیده از کرک، برگ های بیضی شکل، گل های سفید یا بنفش، و طعمی تلخ که مصرف دارویی دارد و برای تقویت قلب، از بین بردن تب، و ضدعفونی کردن مجاری تنفس به کار می رود.

دانشنامه عمومی

فراسیون (سرده). فراسیون ( نام علمی: Marrubium ) نام یک سرده از تیره نعناعیان است.
عکس فراسیون (سرده)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

فَراسیون
(در عربی فراسیون ابیض یا حشیشة الکلب) گیاهی علفی، پایا، و پربرگ. ارتفاع ساقۀ آن به ۳۰ تا ۸۰ سانتی متر می رسد. در اماکن مخروبه، کنار جاده ها، و نواحی بایر اغلب مناطق اروپا، شمال افریقا، جزایر قناری، و در آسیا و ایران می روید. قسمت مورد استفادۀ این گیاه، برگ و سرشاخه های گلدار آن است که بوی قوی و نسبتاً مطبوع دارند، ولی پس از خشک شدن بوی خود را از دست می دهند. استفاده از این گیاه از قدیم الایام در نواحی امریکای شمالی، به صورت نوعی مادۀ قندی بین مردم معمول بوده است و آن را برای درمان گلودرد و سرفه به کار می برده اند. این گیاه دارای خواص درمانی مقوی معده، مدر، اشتهاآور، خلط آور، ضد عفونی کننده، تب بر، و قاعده آور است و برای درمان زخم های چرکین دارای استعمال خارجی نیز است. در ایران ده گونۀ گیاه علفی چندساله دارد که در نواحی مختلف ایران می روید.

پیشنهاد کاربران

بپرس