فراسو

فرهنگستان زبان و ادب

{upward} [مهندسی مخابرات] در مورد ارسال پیام و نشانک/ سیگنال و مانند آن، به طرف بالا

جدول کلمات

ورا

پیشنهاد کاربران

beyond the boundaries
beyond the horizon
فرای آنچه که در آن زمان و مکان و شاید شخص وجود دارد و به جای دیگر به سمت جلو اشاره دارد
فضا
Exact meaning

فرا سو یعنی بیشتر و بالاتر از حد متوسط ، آن طرف تر
مثل واژه ی فراسو ی مرزها که معنی آن طرف تر مرزها رو میده

بطرف و به سمت . . . به نزد شدن . . . نزدیکی یافتن.

بپرس