فراسخ

لغت نامه دهخدا

فراسخ. [ ف َ س ِ ] ( ع اِ ) ج ِ فرسخ. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به فرسخ شود.

فرهنگ فارسی

۱ - واحد مسافت : الف - نزد مسلمانان ۱۲٠٠٠ ذراع و آن معادل سه میل یا دوازده هزار گز بود . ب - نزد اعراب معادل ۵۹۱۹ متر بود . جمع : فراسخ .

فرهنگ عمید

= فرسخ

پیشنهاد کاربران

بپرس