خسرو گیتی مسعود، که مسعود شود
هرکه یک روز شود بر در او باز فراز.
فرخی سیستانی.
چون بر اهل شهر باز شدندبرشان دیگران فراز شدند.
سنایی.
|| بسته شدن : در جنگ هر دو سپه شد فراز
به سوی سپه پهلوان گشت باز.
اسدی.
گر گنه کردی در او هست بازتوبه کن کاین در نخواهد شد فراز.
عطار.
|| باز شدن و گشوده گردیدن : سفره جود ورا تا بازگستردند، شد
بخل را ز آژنگ ابرو چهره چون سفره فراز.
سوزنی.
رجوع به فراز شود.