فَرارودی
(یا: ماوراءالنهری) گویش منطقة ماوراءالنهر واقع در میان رود جیحون و سیحون در قسمت شمال جیحون که شامل شهرهایی همچون سمرقند، بخارا، خجند و ترفد می شود که مردمش به گویش بسیار نزدیک به خراسانی سخن می گویند. تغییر و تبدیل آوایی در فرارودی از این قرار است: تبدیل /e/ پایانی به a در بسیاری از واژه ها که به کسره ختم می شوند مانند pumba «پنبه»، تبدیل /o/ به /a/ در baland «بُلند»، aftandan «انداختن» تبدیل /b/ به /v/ در kayvani «کدبانو»؛ تبدیل /f/ و /b/ به /p/ در guspand «گوسفند/ گوسبند»، gap «گب/ سخن»، جابه جایی (قلب) در pahriz «پرهیز». از نشانه های صفت نسبی -ina است که بعد از اسم می آید: mardina «مذکر»، zardine «زرده»، sabzina «سبزه/ سبزه روی» و نیز -in در sofalin «سفالی». برای ساختن حاصل مصدر از -gi استفاده می شود: davangi «ورغلنبیدگی/ برجستگی». در فرارودی گاهی از فعل متعدی به مفهوم فعل لازم استفاده می شود: نیز از اسم، فعل می سازند: sabzidan «سبز شدن»، varamidan «ورم کردن» ضمایر اشاره U «آن» و i «این» است. نشانة مصدری -an پایانی است. aftandan «انداختن/ افکندن»، برخی از واژگان فرارودی: sirpul «ثروتمند، پرپول»، sirzamin «ملاک/زینداربزرگ».
50010800
(یا: ماوراءالنهری) گویش منطقة ماوراءالنهر واقع در میان رود جیحون و سیحون در قسمت شمال جیحون که شامل شهرهایی همچون سمرقند، بخارا، خجند و ترفد می شود که مردمش به گویش بسیار نزدیک به خراسانی سخن می گویند. تغییر و تبدیل آوایی در فرارودی از این قرار است: تبدیل /e/ پایانی به a در بسیاری از واژه ها که به کسره ختم می شوند مانند pumba «پنبه»، تبدیل /o/ به /a/ در baland «بُلند»، aftandan «انداختن» تبدیل /b/ به /v/ در kayvani «کدبانو»؛ تبدیل /f/ و /b/ به /p/ در guspand «گوسفند/ گوسبند»، gap «گب/ سخن»، جابه جایی (قلب) در pahriz «پرهیز». از نشانه های صفت نسبی -ina است که بعد از اسم می آید: mardina «مذکر»، zardine «زرده»، sabzina «سبزه/ سبزه روی» و نیز -in در sofalin «سفالی». برای ساختن حاصل مصدر از -gi استفاده می شود: davangi «ورغلنبیدگی/ برجستگی». در فرارودی گاهی از فعل متعدی به مفهوم فعل لازم استفاده می شود: نیز از اسم، فعل می سازند: sabzidan «سبز شدن»، varamidan «ورم کردن» ضمایر اشاره U «آن» و i «این» است. نشانة مصدری -an پایانی است. aftandan «انداختن/ افکندن»، برخی از واژگان فرارودی: sirpul «ثروتمند، پرپول»، sirzamin «ملاک/زینداربزرگ».
50010800
wikijoo: فرارودی