فراروان شناسی


معنی انگلیسی:
parapsychology

فرهنگستان زبان و ادب

{metapsychology} [روان شناسی] توصیف نظریه یا عقاید عمومی فروید در بالاترین سطح انتزاع که شامل دستگاه روانی، مانند فرومن و آن من و فرامن، و توزیع انرژی در چارچوب آن میشود

دانشنامه آزاد فارسی

فراروان شناسی (parapsychology)
(یا: پیراروان شناسی) پژوهشی علمی در جهت علت یابی پدیده ها و رویدادهایی که نظریه های معمول فیزیکی، زیست شناختی و روان شناختی توضیحی برای آن ها ندارند. فراروان شناسان دو نوع پدیده های موسوم به فراروانی را مطالعه می کنند: ادراکات فراحسی (ESP) یا کسب اطلاعات از راهی غیر از حواس؛ و روان جنبانی (PK) یا توانایی تأثیرگذاری از فاصلۀ دور از راه هایی غیر از نیروهای فیزیکی شناخته شده. فراروان شناسی همچنین به تحقیق دربارۀ حیات اشخاص پس از مرگ و موضوعاتی چون احضار روح، جن زدگی، تجسم ارواح، صحبت با ارواح، و وجود خارج از جسم مادی نیز می پردازد. این حوزۀ تحقیقاتی را انجمن پژوهش های روانی، که در ۱۸۸۲ در انگلستان و در ۱۸۸۴ در امریکا برپا شد و همچنان به انتشار یافته های خود مشغول است، نام گذاری کرد.

پیشنهاد کاربران

من از خود میپرسم که چرا نام این رشته را فرا روانشناسی نامیده اند؟. آیا موضوعات و مسائلی وجود دارند که روانکاوان و روانشناسان دانشگاهی تاکنون نتوانسته اند، آنها را با دقت علمی شرح و توضیح دهند و حل کنند و لذا به نیروی های تازه نفس و کاردان تر نیاز مند بوده و میباشند؟. به عنوان مثال آیا بنیانگذاران رشته ی روانکاوی یا روانشناسی از قبیل فروید، آدلر، یونگ و فروم و پیروان آنان نتوانسته اند بطور یقینی و با اطمینان کامل و بدون شکاکیت های کارتِ زینی یا دکارتی ( شاید در اصل و ریشه به شکل دو کارتی تلفظ و بیان میشده که روی یکی 0 و روی دیگری 1 درج گردیده بوده باشد ) به انسان بگویند که روان از اصل نامیرائی برخوردار است یا نه و در لحظه مرگ از بدن به اصطلاح مادی جدا میشود یا نه و اگر جدا شد، آنگاه سرنوشت اش در فلان مکان و زمان یا در فلان بیزمانی و بیمکانی چه و چگونه خواهد بود. روانشناسان با مدارک تحصیلی در مقاطع ارشد و فوق ارشد و دکترا شاید تاکنون نتوانسته اند بطور روشن و بدون شک و تردید به انسان بگویند که فرق بین ماده، روح، جان، نفس مجرد یا من، فهم و عقل، خاطره، عزیزه، احساس، آرزو ، هوا و هوس، فکر و خیال و تصور، هوش و آگاهی و خودآگاهی از یکطرف و روان به تنهائی از طرف دیگر چیست؟. حالا رشته فراروانشناسی میخواهد این فرق ها را بروشنی روز و نوشیدن آب زلال و گوارا بیان کند؟
...
[مشاهده متن کامل]

شاید دوستداران این رشته مایل باشند که از ته مانده سفره های روان شناسان تغذیه نمایند مانند حکیمان و عارفان و الهی دانان دینی از ته مانده سفره های فقیهان و متکلمین و مفسرین آیات و روایات و احادیث انبیا و اولیا دینی.
بهر حال بیان یک ادراک فرا حسی که مشمول حال تک تک افراد انسانی میباشد:
هر فرد انسانی که در این دنیا در اعصار گذشته و حال و آینده از مادر متولد شده و میشود و خواهد شد ( از آغاز پیدایش انسان روی کره زمین تاکنون و تا پایان انقراض کامل در روی زمین یا در منظومه شمسی ) دارای یک نیمزوج ملکوتی یا آسمانی و جاودانه خاص و ویژه خویش با جنسیت معکوس می باشد. نفس مجرد یا من آن نیمزوج آسمانی در لحظه جاودانه حال در نفس مجرد یا من مطلق و بیکران خدای حقیقی و واقعی در خواب سنگین، ژرف و شیرین بسر می برد و در طی حالت برزخ از همان مشاهدات و تجربیات عشق و زندگی در حالت بهشت برین قبل از آغاز سفر در قالب روئیا های حقیقی و روشن برخوردار است و آنهم به کمک حواس و غرایز و فهم و عقل بیکران خدای حقیقی و واقعی و نه انفرادی.
آن نیمزوج در این دنیای مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی از مادر متولد نمیشود بلکه در دنیای دیگری مثل همین دنیای فعلی و خودمانی و در طول آن و قبل و پشت سر آن و از خمیرمایه ساختاری همین دنیا به ترتیب و نوبه خاص و ویژه خویش از مادر متولد خواهد شد و عشق و زندگی نسبی و کوتاه مدت دنیوی خود را با دیگران تجربه و سپری می نماید و خواهد مُرد. پدر و مادر آن نیمزوج ، نیمزوج های آسمانی پدر و مادر همین فرد دنیوی خواهند بود.
نفس مجرد یا من هرکدام از افراد انسانی در این دنیا پس از مرگ کالبد، تن یا بدن تثلیثی مادی - روانی - روحی ( به زبان علمی کالبد اتمی و ملکولی از جنس جرم و انرژی و خلاء ) در بستر امن و ساکن و پیوسته و فراگیر زندگی بخش جان خدای حقیقی و واقعی و در نفس مجرد یا من مطلق و بیکران وی بخواب سنگین، ژرف و شیرین فرو میروند و در کنار و بهمراه نفس مجرد یا من نیمزوج ملکوتی و در سرای آسمانی خواص و ویژه خویش از مشاهده و تجربه عشق و زندگی رویائی بهمراه توانائی و دانائی و هنرمندی و هوشمندی و دانش کامل با کمیت و کیفیت بهشت برین برخوردار خواهند گردید تا لحظه بسته شدن مجدد نطفه در رحم مادر و بیداری و تولد دوباره در همین دنیا در مداری برتر و کمال یافته تر از قبل.
نیمزوج آسمانی ایسا مسیح در آن دنیای دیگر مادی - روانی با بذر قابل رشد روحی از نیمزوج آسمانی یوسف متولد خواهد شد و پدر وی نیمزوج آسمانی مریم خواهد بود و آن زن مانند ایسا دین خاص و ویژه خود را بنیان خواهد گذاشت و دو یوغ سبک را در رقابت با یوغ سنگین نیمزوج ملکوتی موسا بر دوش پیروانش خواهد گذاشت تحت عناوین نجات و شفا و دوازده شاگردانش همه زن خواهند بود یعنی نیمزوج های آسمانی شاگردان ایسا در این دنیا و یکی از آنان جای وی را در باغ گِنِزارت یا ( جنه زا ره ات ) در مقابل دریافت ۳۰ ( به تعداد روز ها و شب های یک ماه عبری ) سکه نقره لو خواهد داد که نیمزوج آسمانی یودا آشکاریوت ( احتمالا به شکل آش کار به معنای آش پز گروه ) خواهد بود. در آن نوع دنیا پیروان همسر آسمانی ایسا به تثلیث موئنث به شکل مادر - دختر - روح مقدسه باور خواهند داشت و کلیه پاپ ها و کاردینال ها همگی زن خواهند بود از اولینشان ( همسر آسمانی پطروس یا به شکل پِتروس؛ پیَ تر یا بنیادی تر اوست ) تا آخرینشان تا پایان انقراض شان در واتیکان یا در گوشه ناچیزی از منظومه خورشیدی.
در آن دنیا داستان آدم و حوا ( اول توسط همسر ملکوتی موسا ( شاید با نام موئنث موسینه ) و سپس توسط همسر آسمانی محمّد ( شاید با نام موئنث محمّدینه ) سروده خواهند شد و چون سر ایندگان هردو زن و در دوران زن سالاری خواهند زیست، در آن پرونده آفرینش و در باغچه بهشت ، اول حوا خلق میشود و سپس آدم از یکی از دنده های چپ یا راست اش و یا از ته مانده خمیرمایه ساختاریش ( ترکیب آب و خاک ) آفریده خواهد شد و به علت ضعف مردانگی ( از دیدگاه زنان آن دنیا ) در مقابل وسوسه شیطان تاب مقاومت نخواهد داشت و اولین گاز را به سیب ( یا apple ) درخت ممنوعه شناخت میزند و حوا را هم مبتلا میکند.