دیکشنری
مترجم
بپرس
فرادیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فرادیدن. [ ف َ دَ ] ( مص مرکب ) بدیدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فرا شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) بدیدن .
فرهنگ عمید
دیدن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها