فراخوانی

/farAxAni/

معنی انگلیسی:
elicitation, call, calling, convocation, draft, evocation, induction, invitational, muster, summoning, recalling

فرهنگستان زبان و ادب

{recall} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] احضار موقت یا دائم رئیس نمایندگی دیپلماتی یک کشور

مترادف ها

calling (اسم)
صدا، ندا، فراخوانی، پیشه، پیشه و شغل

summons (اسم)
احضار، فراخوانی

فارسی به عربی

اتصال , استدع

پیشنهاد کاربران

( اسم مصدر، حاصل مصدر ) دعوت، دعوت کنندگی. ( فرهنگ بزرگ سخن )
دعوت واحضار. واگردرسیاست ودولت بیادیعنی دعوت واحضارنماینده یی رئیسی. . حالایاموقت و یاهمیشه.
کرومیا، از اول اسم کرمان و الف اخرش از الف ایران هستاسم قشنگی هم میشه بنظرم
از کرج
شمارہ حساب
دوباره خوانی
دعوت همگانی
recruitment در ایمونولوژی
دعوت همه_دعوت از همه
دعوت - دعوت همگانی

بپرس