فراخ چشم. [ ف َ چ َ / چ ِ ] ( ص مرکب ) اَعْیَن. آنکه چشمی بزرگ و گشاده دارد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : واشق مردی بود معتدل بالا و فراخ چشم. ( مجمل التواریخ و القصص ).