فراخ نعمت

لغت نامه دهخدا

فراخ نعمت. [ ف َ ن ِ م َ ] ( ص مرکب ) پرنعمت. جایی که در آن نعمت ها فراوان بود : آن شهری شد فراخ نعمت. ( مجمل التواریخ و القصص ). رجوع به فراخ روزی شود.

فرهنگ فارسی

( صفت ) جایی که در آن انواع نعمتها به فراوانی بود پرنعمت .

فرهنگ عمید

جایی که در آن نعمت فراوان باشد، پرنعمت.

پیشنهاد کاربران

بپرس