فراخ مزاح

لغت نامه دهخدا

فراخ مزاح. [ ف َ م ِ ] ( ص مرکب ) آن که بسیارشوخی کند و پیوسته لطیفه گوید. ( یادداشت بخط مؤلف ): وی مردی فراخ مزاح بود. ( تاریخ بیهقی ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) آنکه بسیار شوخی کند و پیوسته لطیفه گوید کثیر المزاح .

پیشنهاد کاربران

بپرس