فراخ دستی
/farAxdasti/
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. [مقابلِ تنگدستی] توانگری.
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
فراخ دستی ؛ مقابل تنگدستی. دولتمندی و ثروت : از جمله شواهد بر ثروت ویسار و فراخ دستی و حال و کار اهل اصفهان. ( ترجمه محاسن اصفهان ص 75 ) . و رجوع به این ترکیب در ردیف خود شود.