فراخ حوصلگی

لغت نامه دهخدا

فراخ حوصلگی. [ ف َ ح َ / حُو ص ِ ل َ / ل ِ ] ( حامص مرکب ) شرافت و بزرگواری و نجابت. ( ناظم الاطباء ). || بردباری و وقار. ( آنندراج ). رجوع به فراخ حوصله شود.

فرهنگ فارسی

۱ - با حوصله بودن بردباری ۲ - وقار . فراخ حوصله . ۱ - با حوصله بردبار ۲ - با وقار .

فرهنگ عمید

باحوصله بودن، بردباری، وقار.

پیشنهاد کاربران

بپرس