فرااورده

لغت نامه دهخدا

( فراآورده ) فراآورده. [ ف َ وَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) محصول به دست آمده. رجوع به فرآورده و فرا شود.

فرهنگ معین

( فرا آورده ) ( ~ . وَ یا وُ دِ ) (ص مف . ) ۱ - به دست آمده . ۲ - محصول ، ساخته شده .

مترادف ها

supply (اسم)
ذخیره، موجودی، خواربار، اذوقه، لزوم، فرااورده

reproduction (اسم)
هم اوری، تولید مثل، تکثیر، فرااوری، فرااورده، توالد و تناسل

product (اسم)
محصول، حاصل، حاصلضرب، فرااورده، مجموع یا حاصل ضرب

پیشنهاد کاربران

بپرس