فراء

لغت نامه دهخدا

فراء. [ ف َ ] ( ع اِ ) فرا. رجوع به فرا شود.

فراء. [ ف َرْ را ] ( ع ص ) این انتساب پوستین دوز را میرساند. ( سمعانی ). پوستین دوز. پوستین فروش. ( یادداشت بخط مؤلف ). || مویینه فروش. ( یادداشت بخط مؤلف ). || پوست پیرا. واتگر. ( یادداشت بخط مؤلف ). چرمساز. ( نفیسی ). صانع پوست. ( اقرب الموارد ). دباغ.

فراء. [ ف َرْ را ] ( اِخ ) معاذبن مسلم بن ساره انصاری نحوی کوفی ، مکنی به ابوعلی و مسلم و ملقب به فراء یا هراء. از اصحاب حضرت باقر و حضرت صادق و استاد کسائی نحوی بود و علامه حلی و گروهی از علمای رجال وی را از ثقات شمرده اند. عمر درازی داشته و در اواخر قرن دوم هجری درگذشته است. ( از ریحانة الادب ج 3 ).

فراء. [ ف َرْ را] ( اِخ ) یحیی بن زادبن عبداﷲ منظور الاسلمی الدیلمی ، مکنی به ابوزکریا و معروف به فراء. امام کوفیان و داناترین آنها در نحو و لغت و فنون ادب است. او را در نحو امیرالمؤمنین می گفتند. و ثعلب گفته است که اگر فراء نبود زبان عرب نبود. وی در کوفه تولد یافت و سپس به بغداد رفت و به دستگاه مأمون پیوست و تعلیم و پرورش فرزندان او را به عهده گرفت و بیشتر روزهایش را بدینگونه میگذرانید. سرانجام در راه مکه درگذشت. زندگانیش میان سالهای 144-207 هَ. ق. 761 - 822 م. بود. وی با وجود تقدم در لغت ، فقیهی متکلم بود و به ایام و اخبار عرب نیز آشنا بود و نجوم و طب را هم خوب می دانست. از نظر فکر متمایل به اعتزال بود. از کتابهای اوست : المعانی ، که چهار جزء دارد و موضوع آن تفسیر است. کتاب اللغات. المفاخر. ما تلحن فیه العامة.آلةالکتاب. اختلاف اهل کوفة و البصرة و الشام فی المصاحف. الجمع و التثنیة فی القرآن. الحدود، که به دستور مأمون تألیف شده است. مشکل اللغة. فراء تصانیف خود را با بیانی فیلسوفانه می نوشت. ( از اعلام زرکلی از ارشاد و وفیات الاعیان ). ابن الندیم کتاب دیگری بنام الوقف و الابتداء فی القرآن نسبت داده است. رجوع به ابوزکریا یحیی بن زیاد و... الفهرست ابن الندیم شود.

فراء. [ ف َرْ را ] ( اِخ ) ابومحمد حسین بن مسعودبن محمد، معروف به الفراء البغوی. از فقهای شافعی و ملقب به محیی السنة بود. در علوم تبحر داشت و فقه را از قاضی حسین بن محمد که یکی از شاگردان فقه مروزی بود، آموخت. در تفصیل کلام اﷲ تصنیفی کرده و پاره ای از مشکلات را از قول پیامبر اکرم توضیح داده است. وی از راویان حدیث و کتب بسیار به او منسوب است. وجه تسمیه فراء به کار فراء و فروش آن است ، وبغوی نسبت به بغ و بغشو و از موارد شاذ نسبت بخلاف قیاس است. سمعانی گوید که فراء در مرورود درگذشت و درکنار استادش قاضی حسین به خاک سپرده شد. از آثارش دو کتاب مصابیح السنة در حدیث و معالم التنزیل در تفسیر معروف است و هر دو در مصر به طبع رسیده است. ( از معجم المطبوعات ج 1 ستون 573 ). زندگی وی میان سالهای 436-510 هَ. ق. / 1044-1117 م. بوده است. ( از اعلام زرکلی از وفیات الاعیان ). و رجوع به حسین بغوی شود.بیشتر بخوانید ...

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] فراء (ابهام زدایی). فراء ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • فراء بغوی، بَغَوی فَرّاء، ابومحمد حسین بن مسعود، مفسر ، محدّث و فقیه شافعی سده پنجم و اوایل سده ششم• ابوبکر فراء، اَبوبَکْرِ فَرّاء، محمد بن احمد بن حمدون فرّاء (د ۳۷۰ق/۹۸۰م)، عارف و صوفی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس