فرا دادن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شرح دادن، بیان کردن.
۳. گردانیدن.
* پشت فرادادن: (مصدر لازم ) پشت گرداندن و فرار کردن.
پیشنهاد کاربران
افزون بر برابرنهادهای گفته شده، برابر ( عَرضه کردن ) ، ( فرادادن ) نیز می باشد.
خاستگاه: بنیادهای منطق نگریک ترگویه ای از شمس الدین ادیب سلطانی
پیشوند ( فرا ) ، پیشوند جداپذیر کارواژه فرادادن می باشد همچون ( ( فرا می دهیم:عَرضه می کنیم ) ) .
خاستگاه: بنیادهای منطق نگریک ترگویه ای از شمس الدین ادیب سلطانی
پیشوند ( فرا ) ، پیشوند جداپذیر کارواژه فرادادن می باشد همچون ( ( فرا می دهیم:عَرضه می کنیم ) ) .