فرا بردن
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
پیشنهاد کاربران
کارواژه " فَر بردن/فرابردن" ساخته شده از پیشوند " فَر/فرا" به مینه " پیش، به پیش" و کارواژه " بردن" می باشد.
مینه هایِ کارواژه " فربردن/فرابردن":
1 - پیش بردن، به پیش بردن
2 - توسعه دادن، بسط دادن
... [مشاهده متن کامل]
. . . . . . . . . . . . . . . . . .
" فر بردن، فرابردن" با کارواژه یِ " uebertragen" از زبان آلمانی برابری می کند.
کارواژه یِ " uebertragen" از زبانِ آلمانی در دو مینه یِ 1 و 2 بالا با کارواژه یِ " فربردن/فرابردن" از زبان پارسی برابری می کند و در مینه هایِ دیگر با کارواژه یِ " ترابردن" از زبان پارسی.
گزینه 2 در بالا را با واژه ی سانسکریت " pra - yam" بسنجید که در آن از پیشوند " pra " که همان پیشوند " فَر، فرا" در زبان پارسی است، بهره گرفته شده است.
مینه هایِ کارواژه " فربردن/فرابردن":
1 - پیش بردن، به پیش بردن
2 - توسعه دادن، بسط دادن
... [مشاهده متن کامل]
. . . . . . . . . . . . . . . . . .
" فر بردن، فرابردن" با کارواژه یِ " uebertragen" از زبان آلمانی برابری می کند.
کارواژه یِ " uebertragen" از زبانِ آلمانی در دو مینه یِ 1 و 2 بالا با کارواژه یِ " فربردن/فرابردن" از زبان پارسی برابری می کند و در مینه هایِ دیگر با کارواژه یِ " ترابردن" از زبان پارسی.
گزینه 2 در بالا را با واژه ی سانسکریت " pra - yam" بسنجید که در آن از پیشوند " pra " که همان پیشوند " فَر، فرا" در زبان پارسی است، بهره گرفته شده است.