فر و شکوه

لغت نامه دهخدا

فر و شکوه. [ ف َرْ رُ ش ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) فر و زیب. جلال و شکوه. بزرگی : پس لشکرگاهی عظیم به فر و شکوه بزد. ( اسکندرنامه منثور ).

فرهنگ فارسی

فر و زیب . جلال و شکوه

پیشنهاد کاربران

- فر و شکوه ؛ جاه و جلال. عظمت وبزرگی. حشمت و شوکت :
گرانمایه کاری به فرّ و شکوه
برفت و شدند آن به آیین گروه.
عنصری.
در آثار نظامی گنجوی و دیگر شاعران ترکیبات زیر بکار برده شده است : انجم شکوه ، دریاشکوه ، سلطان شکوه ، گردون شکوه ، ثریاشکوه ، سکندرشکوه ، صاحب شکوه ، داراشکوه. ورجوع به هر کلمه در جای خود شود.
...
[مشاهده متن کامل]

اورنگ
شوکت، جلال ، ابهت. بزرگی
جلال ، شوکت، جاه
شوکت