فدیک

لغت نامه دهخدا

فدیک. [ ف ُ دَ ] ( اِخ ) موضعی است. ( منتهی الارب ). تصغیر فَدَک... عمرانی گوید: جایگاهی است. ( از معجم البلدان ).

فدیک. [ ف َ ] ( اِ ) از اعلام اشخاص در قرون اولی اسلام است ، و شاید با فاتک نام پدر مانی بی ارتباط نباشد.

فدیک. [ ف ُ دَ ] ( اِخ ) ابن سلیمان قیسرانی ، مکنی به ابوعیسی. تابعی است. ( یادداشت بخط مؤلف ). نام مردی از صحابه. ( سمعانی ). فدیکی به وی منسوب است. نام وی در کتاب المصاحف سجستانی آمده است. رجوع به المصاحف ص 142 شود.

فرهنگ فارسی

ابن سلیمان قیسرانی مکنی به ابو عیسی نام مردی از صحابه . فدیکی بوی منسوب است.

پیشنهاد کاربران

بپرس