فخمیده. [ ف َ دَ / دِ ] ( ن مف ) پنبه ای که تخم آن را برآورده باشند. ( فهرست مخزن الادویه ). زده. فخمده.فلخیده. فلخمیده. ( یادداشت بخط مؤلف ). خلف تبریزی آرد: پنبه ای را گویند که پنبه دانه آن را جدا کرده وبرآورده باشند و هنوز حلاجی نکرده باشند. ( برهان ).