دیکشنری
مترجم
بپرس
فخج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
فخج. [ ف َ ] ( ع مص ) بزرگ منشی نمودن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
فرهنگ فارسی
بزرگ منشی نمودن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها